است و نيز بر لطيفه ربانى كه به قلب جسمانى تعلق دارد اطلاق مىشود همين سخن در ليله قدر به دو وجه ياد شده مىآيد نمونه‌هاى فراوانى از اين دست تمثيل وجود دارد .
در صحفى كه متكفل تفسير انفسى قرآناند از قرآن كريم گاهى به كشف تامّ محمدى تعبير مىشود و گاهى به كشف اتمّ محمدى . لازم است كه بين انزال قرآن و تنزيل آن فرق گذاشته شود زيرا انزال دفعى و تنزيل تدريجى است . خداى سبحان فرمود : « ما قرآن را در شب قدر نازل كرديم » . و فرمود : « ما قرآن را بتدريج نازل كرديم » . و انزال قرآن در ليله قدر بود ، و تنزيل قرآن بعد از انزال بتدريج ( و آيه آيه ) در مدت بيست و سه سال انجام گرفت و سور و آيات قرآن كريم از سوره فاتحه تا سوره ناس به صورت انزالى بدون كم و زياد منسجمند و تفوه به تحريف قرآن دروغ و بهتان محض است . پس بدان كه قلبى كه گنجينه حقايق و بطون آيات قرآنى است ليله قدر است و زجاجه وحى و ميوه نبوت ، فاطمه داناى حقايق أشياء چنين فرمود : « ستايش خداى را كه به نعمت وى به شرف علم و عمل بدين پايه رسيدم و به وى رغبت كردم و طاعت امر او نمودم ستايش خداى را كه مرا منكر امرى از كتابش قرار نداده و در هيچ حقيقتى از امر كتاب مرا سرگردان ننموده است . و ستايش خداى را كه مرا به دينش هدايت كرد و مرا كسى قرار نداد كه غير او را عبادت كنم » .
در اين گفتار حضرتش بينديش كه « مرا منكر امرى از كتابش قرار نداد » . و از پيامبر صلَّى الله عليه و آله روايت شده است كه : « هيچ حرفى از حروف قرآن نيست مگر آن كه داراى هفتاد هزار معناست » . و در روايت قبل انديشه نما كه فرمود : « هر كس فاطمه را آن گونه كه سزاوار است بشناسد ، ادراك ليلة القدر كرده است » .
و همان گونه كه درّهء توحيد و وديعه مصطفى فاطمه عليها السّلام ليله قدر و يوم الله بود كون جامع و صاحب قلب نيز بود ، زيرا هر انسان كاملى چنين است . در صورتى انسان صاحب قلب مىشود كه غيب بر او تجلى نمايد و سرّ بر وى كشف شود و حقيقت امر بر او ظهور نمايد و به انوار الهى متحقق شود و در أطوار ربوبى متقلب گردد زيرا مرتبه قلبى ولادت دوم است كه در كلام نبى الله عيسى روح الله عليه السّلام بدان اشاره شده است كه « به ملكوت آسمانها و زمين راه نمىيابد آن كس كه تولد دو باره نداشته باشد » .
و همان گونه كه عقيله رسالت فاطمه دختر رسول خدا صلَّى الله عليه و آله ليله قدر و يوم الله و كون جامع است ، اسمى از اسماء حسناى الهى و كلمه اى از كلمات علياى وى نيز مىباشد .

676