نام کتاب : ممد الهمم در شرح فصوص الحكم ( فارسي ) نویسنده : حسن حسن زاده آملى جلد : 1 صفحه : 632
معنويه . [1] و لذلك نهي عن الالتفات في الصلاة از اين جهت كه قرة عين به معنى استقرار عين محب است ، در نماز از التفات ( اين سو و آن سو نگريستن ) نهى شده است . در روايات ما آمده است كه در نماز به خصلت اين سه حيوان كه آهو و شتر و سگ باشند نباشيد غرض اين است كه آهو بسيار با هوش است و به سرعت علف را از زمين مىگيرد و در هنگام جويدن آن سر به بالا دارد و متواليا به اين سوى و آن سوى مىنگرد . پس التفات يعنى نگاه كردن به اين طرف و آن طرف را نهى فرمودند كه در نماز چون آهوان التفات به يمين و يسار نداشته باشيم و شتر در خوابيدن پيداست كه خيلى به تأنى اول دستهايش را خم مىكند و به زمين زانو مىزند يكى پس از ديگرى و سپس پاهايش را و بدنش را متعاقبا بر زمين مىگذارد ، به ما نهى فرمودند كه در هنگام سجود مانند شتر به سجده نياييم كه دلالت بر كسالت و خستگى دارد بلكه مستحب است كه يك باره از حال قيام به سجده هوى كنيم و به خاك بيفتيم . البته اين دستور استحبابى براى مرد است براى زن مستحب است كه ابتدا بنشيند و پس از آن كه نشست به سجده رود و وجه آن معلوم است . اما آن حيوان سوم كلب است كه شرع مقدس نهى فرمود كه در نشستن در حال نماز مانند كلب اقعاء نداشته باشيم و متوركا بنشينيم . فإنّ الالتفات شيء يختلسه الشيطان من صلاة العبد فيحرمه مشاهدة محبوبه . بل لو كان محبوب هذا الملتفت ، ما التفت في صلاته إلى غير قبلته بوجهه . چه اينكه التفات چيزى است كه شيطان آن را از نماز عبد اختلاس مىكند و او را از مشاهدهء محبوبش محروم مىنمايد ( خواه التفات قلبى باشد خواه حسى ) بلكه اگر حق محبوب اين ملتفت بود در نماز خود به غير قبلهء خود روى نمىگرداند . يعنى وجه محبوب در قبلهء مصلى مشاهد اوست و مصلى وجه خود را از روى محبوب بر نمىگرداند . و الإنسان يعلم حاله في نفسه هل هو بهذه المثابة في هذه العبادة الخاصة أم لا ، فإنّ الإنسان * ( عَلى نَفْسِه بَصِيرَةٌ وَلَوْ أَلْقى مَعاذِيرَه ) * فهو يعرف كذبه من صدقه في نفسه ،
[1] چنانكه در فص شيثى : صفحهء 92 كتاب گفته شد كه عطايا يا ذاتى است و يا اسمائى .
632
نام کتاب : ممد الهمم در شرح فصوص الحكم ( فارسي ) نویسنده : حسن حسن زاده آملى جلد : 1 صفحه : 632