نام کتاب : ممد الهمم در شرح فصوص الحكم ( فارسي ) نویسنده : حسن حسن زاده آملى جلد : 1 صفحه : 631
بايد عبد را امر به صلات بدهد بدون اينكه تجلىيى از حق براى عبد باشد . يعنى چون فرمود : « جعلت » كه نماز را قرة عين عبد قرار داده باشد . پس در نماز مطلقا شهود و رؤيت هست . خلاصه سياق عبارت به صيغهء مجهول مفادش اين است كه اقتضاى طبيعت و فطرت نماز سبب قرة عين بودن عبد است كه عبارت است از شهود حق تعالى به تجليات حق . اما اگر مثلا مىفرمود « جعلت انا قرة عينك في الصلاة » . مفادش اين است كه تو را چنين دستور دادهام و بهره تو از آن اين است كه ديگر مفيد معناى اول نمىبود . فلمّا كان منه ذلك بطريق الامتنان ، كانت المشاهدة بطريق الامتنان . فقال و جعلت قرة عيني في الصلاة ، و ليس ، إلَّا مشاهدة المحبوب التي تقرّ بها عين المحبّ ، من الاستقرار : فتستقر العين عند رؤيته فلا ينظر معه إلى شيء غيره في شيء و في غير شيء . پس چون اين تجلى از حق تعالى به طريق امتنان است مشاهده به طريق امتنان است . پس فرمود : « و جعلت قرة عيني في الصلاة » و قرة عين عبد نيست مگر مشاهدهء محبوب كه به آن مشاهده عين محب قرار مىگيرد كه قرة عين از استقرار است كه عين در نزد رؤيت محبوب در شيء و در غير شيء استقرار مىگيرد و همراه نظر به محبوب به غير او نمىنگرد . قررهم از باب منع يمنع آمد و هم از باب ضرب يضرب چون فرّ يفرّ چنانكه أبواب ثلاثى مزيد فيه كه مشهور آن ده باب است هر يك مفيد معناى خاصى هستند . همچنين أبواب ششگانه ثلاثى مجرد هر يك مفيد معناى خاصى هستند كه براى تحصيل معانى مختلفه مصدر را بدان أبواب نقل مىدهند . مادهء قرر در باب اول به معنى سرور است . كه قره مصدر او يعنى خنكى و سرور كه قرة العين يعنى آن چه بدان خنكى چشم دست دهد . در باب دوم به معنى قرار است كه شيخ قرة العين را از اين باب دانسته است و آن را به استقرار تفسير كرده است كه محب از ديدن محبوب استقرار مىيابد و چشم او به اين سوى و آن سوى نمىنگرد . يعنى ديده به محبوب مىگشايد و بس و آن كه فرمود : نه در شيء و نه در غير شيء ، يعنى چه اينكه محبوب را در صورتى از صور مجالى ببيند ، چنانكه موسى در صورت نار ديد و چه در غير شيء يعنى در تجليات ذاتيهء ذوقيهء
631
نام کتاب : ممد الهمم در شرح فصوص الحكم ( فارسي ) نویسنده : حسن حسن زاده آملى جلد : 1 صفحه : 631