نام کتاب : ممد الهمم در شرح فصوص الحكم ( فارسي ) نویسنده : حسن حسن زاده آملى جلد : 1 صفحه : 552
چنانكه به نبى خاتم فرمود : * ( وَما رَمَيْتَ إِذْ رَمَيْتَ وَلكِنَّ الله رَمى ) * . و خضر عليه السلام گفت : * ( ما فَعَلْتُه عَنْ أَمْرِي ) * . لأن النبيّ معصوم الباطن من حيث لا يشعر حتّى ينبّأ أي يخبر بذلك . اينكه گفتم قتل موسى قبطى را به الهام و توفيق خدا بود هر چند كه موسى به آن عالم نبود از اين روست كه باطن نبى معصوم است هر چند كه خود بدان شاعر نباشد تا بدان اخبار شود . يعنى تا به معصوم باطن بودنش اخبار شود و يا به آن امر كه در سرّش از جانب حق مأمور به آن است اخبار شود و مآل هر دو يكى است و اين سخن كه گفت نبى معصوم الباطن است . مطابق با عقيدهء اماميه است . زيرا ديگر فرق مسلمانان در عصمت نبى حرفهايى وراى اين نكتهء عليا دارند . اين سخنى است كه در نبوت سخت استوار است و همين سخن در امامت نيز جارى است . و لهذا أراه الخضر قتل الغلام فأنكر عليه قتله و لم يتذكر قتله القبطي فقال له الخضر * ( ما فَعَلْتُه عَنْ أَمْرِي ) * ينبهه على مرتبته قبل أن ينبّأ أنّه كان معصوم الحركة في نفس الأمر و إن لم يشعر بذلك . و لذا ( يعنى براى آگاهى و اطلاع به عصمت باطنى موسى كه گفتيم بايد انباء و اخبار بشود ) خضر به موسى قتل غلام را ارائه داد ، پس موسى قتل غلام را انكار كرد يعنى منكرش شمرد و به قتل خودش قبطى را متذكر نشد . پس خضر به او گفت * ( ما فَعَلْتُه عَنْ أَمْرِي ) * . « كهف : 82 » يعنى اين قتل را من از امر خودم انجام ندادم و به اين گفتار موسى را بر مرتبه اش آگاه نمود كه او در نفس الامر و واقع معصوم الحركة است هر چند كه بدان مشعر نبود . و أراه ايضا خرق السفينة التي ظاهرها هلاك و باطنها نجاة من يد الغاصب جعل له ذلك في مقابلة التابوت الذي كان له في اليم مطبقا عليه ، فظاهره هلاك و باطنه نجاة . و نيز به موسى خرق سفينه را ارائه داد كه ظاهر آن هلاكت و تباهى و باطن آن نجات از دست غاصب است . خرق سفينه را براى او در مقابل تابوت قرار داد كه در دريا انداخته شد و مطبق [1] بر موسى بود و ظاهر تابوت هلاك است و باطن او نجات .
[1] يعنى محيط بر او بود و او را فرا گرفته بود كه اطباق فرا گرفتن چيزى است .
552
نام کتاب : ممد الهمم در شرح فصوص الحكم ( فارسي ) نویسنده : حسن حسن زاده آملى جلد : 1 صفحه : 552