نام کتاب : ممد الهمم در شرح فصوص الحكم ( فارسي ) نویسنده : حسن حسن زاده آملى جلد : 1 صفحه : 551
و خداوند موسى را از غم تابوت نجات داد ( هم تابوتى كه موسى در آن بود كه به رود نيل افكنده شد و هم از غم تابوت بدن كه ظلمت طبيعت را دريد به واسطهء علم الهى كه خدا به او عطا فرموده بود هر چند كه به كلى از طبيعت خارج نشد ( زيرا خلاصى از طبيعت به كلى در اين نشئه ميسر نيست ) [1] و خداوند او را امتحانهايى كرد كه فرمود : * ( وَفَتَنَّاكَ فُتُوناً ) * ( طه : 40 ) يعنى او را در چندين جا اختبار و امتحان كرد تا در نفس او صبر بر آن چه كه خداوند او را بدان مبتلا نمود تحقق يابد . فأول ما ابتلاه الله به قتله القبطَّي بما ألهمه الله و و فقه له في سرّه و إن لم يعلم بذلك ، و لكن لم يجد في نفسه اكتراثا بقتله . پس اول چيزى كه خداوند او را بدان مبتلا كرد قتل قبطى بود به سبب آن چه كه خداوند در سرّ او به او الهام كرد ، و خداوند او را توفيق داد هر چند كه موسى به الهام و توفيق عالم نبود ، و لكن در او علامت الهام و توفيق بود كه در خود اكتراثى يعنى مبالاتى به قتل قبطى نيافت . و چون موسى به الهام و توفيق عالم نبود عمل را به شيطان نسبت داد و گفت : * ( هذا من عَمَلِ الشَّيْطانِ ) * . ظاهر تعبير كه عدم علم به الهام و توفيق به موساى كليم دارد بى دغدغه نمىنمايد و لكن علم را مراحل بسيار و انسان را أطوار بىشمار است . خلاصهء امر و كوتاه سخن اينكه فعل موسى فعل حق بود كه در دست موسى صادر شد . يعنى در اين مقام دو نظر است ، با نظر اسناد به حق « هذا من عمل الرحمن » هر چند كه موساى كليم به نظر دوم فرمود : * ( هذا من عَمَلِ الشَّيْطانِ ) * كيف كان ، سخن شيخ قابل توجيه و تأويل و تصديق است و گويا خود در پى دفع اعتراض متوهم مذكور برآمده است كه مىفرمايد : مع كونه ما توقّف حتّى يأتيه أمر ربّه بذلك . با اينكه توقف و صبر نكرد تا اينكه امر پروردگارش به قتل بيايد . اين جمله تأكيد گفتار اوست كه قتل او قبطى را به الهام و توفيق الهى بود به حدى كه حضرت موسى توقف نكرد ، يعنى صبر ننمود تا امر پروردگار به قتل قبطى صادر شود كه خداوند به او بگويد اين قتل در دست تو به امر من بود نتيجه اينكه فعل ، فعل الهى است .
[1] به همان اندازه كه تعلق به بدن دارد به همان اندازه حجاب دارد .
551
نام کتاب : ممد الهمم در شرح فصوص الحكم ( فارسي ) نویسنده : حسن حسن زاده آملى جلد : 1 صفحه : 551