نام کتاب : ممد الهمم در شرح فصوص الحكم ( فارسي ) نویسنده : حسن حسن زاده آملى جلد : 1 صفحه : 547
عَصَيْتَ قَبْلُ ) * . هنگامى كه فرعون توجه به حق نمود و به او ايمان آورد ، نوع عتابى فرمود و اين منافى با صحت ايمان او نيست . پس فرعون مانند ابو جهل كافر اصيل نبود كه به هيچ وجه ايمان نياورده است . فكان موسى عليه السلام كما قالت امرأة فرعون فيه * ( قُرَّتُ عَيْنٍ لِي وَلَكَ لا تَقْتُلُوه عَسى أَنْ يَنْفَعَنا ) * ، و كذلك وقع فان الله نفعهما به عليه السلام . پس موسى عليه السلام آن چنان بود كه زن فرعون در مورد وى گفت : * ( قُرَّتُ عَيْنٍ لِي وَلَكَ لا تَقْتُلُوه عَسى أَنْ يَنْفَعَنا ) * . ( قصص : 9 ) . او را نكشيد شايد به ما نفع برساند و همچنين واقع شد كه خداوند به وجود موسى فرعون و زنش را نفع رساند . در مقام توحيد بايد اين چنين گفت كه شيخ گفت و لكن مىشود از جانب زن فرعون عذر خواهى كرد كه او نمىتوانست در مقابل فرعون ، اسم خدا را ببرد ، لذا نفع را به صورت خطابه و اقناع به موسى نسبت داد . و إن كانا ما شعرا بأنه هو النبيّ الذي يكون على يديه هلاك ملك فرعون و هلاك آله . هر چند كه فرعون و زنش شاعر نبودند كه او پيغمبرى است كه هلاك فرعون و آل فرعون بر دست او يعنى موسى است . و لما عصمه الله من فرعون * ( أَصْبَحَ فُؤادُ أُمِّ مُوسى فارِغاً ) * من الهمّ الذي كان قد أصابها . ثم إن الله حرم عليه المراضع حتى أقبل على ثدي أمه فأرضعته ليكمّل الله لها سرورها به . و چون خداوند ، موسى را از فرعون حفظ كرد دل مادر موسى از اندوهى كه به او رسيده بود فارغ و آسوده شد . سپس خداوند همهء شيردهها را بر او حرام گردانيد تا به پستان مادرش اقبال كرد [1] و مادرش او را شير داد تا خداوند سرورش را به اين شير دادن به فرزندش كامل گرداند . كذلك علم الشرائع ، كما قال تعالى * ( لِكُلٍّ جَعَلْنا مِنْكُمْ شِرْعَةً ) * - أي طريقا - * ( وَمِنْهاجاً « و منهاجا » أي من تلك الطريقة جاء . فكان هذا القول إشارة إلى الأصل الذي منه جاء ، فهو غذاؤه كما أن فرع الشجرة لا يتغذى إلَّا من أصله . اين چنين است علم شرايع .
[1] انسان طالب آنى است كه با آن سرشته شد كه عين ثابت اوست . نوشيدن شير فقط از پستان مادر سايه اى است از اين حقيقت .
547
نام کتاب : ممد الهمم در شرح فصوص الحكم ( فارسي ) نویسنده : حسن حسن زاده آملى جلد : 1 صفحه : 547