نام کتاب : ممد الهمم در شرح فصوص الحكم ( فارسي ) نویسنده : حسن حسن زاده آملى جلد : 1 صفحه : 540
است تحت تسخير انسانند . مىداند اين را آن كس كه مىداند و آن انسان كامل است و جاهل بدان است آن كس كه جاهل است و آن انسانى است كه به صورت انسان است و در معنى حيوان . فكانت صورة إلقاء موسى في التابوت ، و إلقاء التابوت في اليمّ صورة هلاك في الظاهر ، و في الباطن كانت نجاة له من القتل ، فحيي كما تحيى النفوس بالعلم من موت الجهل . پس صورت القاى موسى در تابوت و القاى تابوت در دريا به حسب ظاهر صورت هلاك موسى است و به حسب باطن نجات او از قتل بود ( زيرا خلاصى او از فرعون به اين صورت القاى در تابوت و تابوت در دريا بود ) . پس موسى به القاى در يم حيات يافت ، چنانكه نفوس به سبب علم از موت جهل حيات مىيابند . چون آب صورت علم است كه حيات نفوس به علم است چنانكه حيات أبدان به آب است ، شيخ حيات حسيهء موسى را كه به واسطهء يم باقى است به حيات عقليه اى كه به علم حاصل مىشود تشبيه نموده است . كما قال تعالى * ( أَ وَمن كانَ مَيْتاً ) * يعنى بالجهل * ( فَأَحْيَيْناه ) * يعنى بالعلم ، * ( وَجَعَلْنا لَه نُوراً يَمْشِي به في النَّاسِ ) * و هو الهدى * ( كَمَنْ مَثَلُه في الظُّلُماتِ ) * و هي الضلال * ( لَيْسَ بِخارِجٍ مِنْها ) * أي لا يهتدي أبدا : فإن الأمر في نفسه لا غاية له يوقف عندها . چنانكه خداوند فرمود : * ( أَ وَمن كانَ مَيْتاً ) * يعنى آن كسى كه به سبب جهل مرده است ، * ( فَأَحْيَيْناه ) * پس او را به علم زنده گردانديم * ( وَجَعَلْنا لَه نُوراً يَمْشِي به في النَّاسِ ) * براى او نورى قرار داديم كه به آن نور كه مراد هدى است در ميان مردم راه مىرود ، * ( كَمَنْ مَثَلُه في الظُّلُماتِ ) * مانند كسى است كه در تاريكىهاست و مراد از ظلمات ، ضلال است . * ( لَيْسَ بِخارِجٍ مِنْها ) * [1] يعنى ابدا هدايت نمىيابد ( و هرگز از ظلمات به در نمىرود . اينكه گفتيم ابدا هدايت نمىيابد و از ظلمات به در نمىرود ) بدين سبب است كه امر ضلال ، غايت ندارد تا در نزد آن غايت ، توقف بوده باشد . در چند جاى اين كتاب ضلال ، به حيرت تفسير شده است و حيرت هم از جهل حاصل مىشود و هم از علم .
[1] مجموعهء قطعات مربوط به آيهء 122 سورهء انعام مىباشد .
540
نام کتاب : ممد الهمم در شرح فصوص الحكم ( فارسي ) نویسنده : حسن حسن زاده آملى جلد : 1 صفحه : 540