نام کتاب : ممد الهمم در شرح فصوص الحكم ( فارسي ) نویسنده : حسن حسن زاده آملى جلد : 1 صفحه : 409
شخص آخذ همچون مادهء رسول ( ص ) است و در ظاهر از جهت عدم مخالفتش در حكم ، با رسول متبع و پيرو رسول است ، چون عيسى عليه السلام هنگامى كه نازل شد كه به آن چه كه رسول حكم فرمود حكم مىكند و مثل نبى محمد ( ص ) كه خداوند به او فرمود : * ( أُولئِكَ الَّذِينَ هَدَى الله فَبِهُداهُمُ اقْتَدِه ) * . خداوند در اين آيه پيغمبر را به اتباع از هدايت انبيا و رسلي كه پيش از وى بودند امر فرمودند نه به پيروى از آنان بلكه به پيروى از هدايتشان . و هو في حقّ ما يعرفه من صورة الأخذ مختص موافق ، هو فيه بمنزلة ما قرره النبيّ - ص - من شرع من تقدم من الرسل لكونه قرّره ، فاتبعناه من حيث تقريره لا من حيث انه شرع لغيره قبله . و اين ولىّ كه از حق تعالى حكمى را كه رسول شارع ، آن را تقرير فرموده است أخذ مىكند مختص است ( به اختصاص الهى در حق صورت اخذى كه گرفته است . يعنى ولى كامل مخصوص به أخذ آن حقيقت است ) و موافق است در آن أخذ چنانكه نبى ( ص ) شرع رسل گذشته را تقرير فرمود . يعنى در آن ولىّ آخذ دو چيز است يكى خصيصه يعنى مختص و مخصوص بودن به أخذ آن چه گرفته است و ديگر موافقت آن چه گرفته است با آن چه نبى تقرير فرمود . و ما پيغمبر را پيروى كرديم در آن چه از احكام انبياى گذشته تقرير فرمود از آن جهت كه او تقرير فرمود يعنى امضا كرد نه از آن جهت كه شرع سابق است ( زيرا ما مأمور به شريعت ديگرى نيستيم ) . و كذلك أخذ الخليفة عن الله عين ما أخذه منه الرسول ، فنقول فيه بلسان الكشف خليفة الله و بلسان الظاهر خليفة رسول الله . و لهذا مات رسول الله - ص - و ما نص بخلافة عنه إلى أحد و لا عيّنه لعلمه أنّ في أمته من يأخذ الخلافة عن ربّه فيكون خليفة عن الله مع الموافقة في الحكم المشروع . فلمّا علم ذلك - ص - لم يحجر الأمر . همچنين است أخذ خليفة الله عين آن چه را كه رسول از حق تعالى أخذ كرده است . او به لسان كشف ، خليفة الله و به لسان ظاهر خليفهء رسول الله است . لذا رسول الله مرد و به خلافت كسى به جاى خود تصريح نكرد و آن را تعيين ننمود زيرا عالم بود كه در امت او كسى است كه از جانب رب خود أخذ خلافت مىنمايد پس
409
نام کتاب : ممد الهمم در شرح فصوص الحكم ( فارسي ) نویسنده : حسن حسن زاده آملى جلد : 1 صفحه : 409