نام کتاب : ممد الهمم در شرح فصوص الحكم ( فارسي ) نویسنده : حسن حسن زاده آملى جلد : 1 صفحه : 372
سپس عيسى عليه السلام در حال تتميم جواب گفت : * ( ما قُلْتُ لَهُمْ إِلَّا ما أَمَرْتَنِي به ) * به ايشان نگفتم . پس اولا نفى كرد ، اشاره به اينكه فانى در حق است كه من نگفتم ، سپس بعد از نفى به عنوان أدب با مستفهم ايجاب قول نمود و اگر چنين نمىكرد ( يعنى جمع بين نفى و اثبات نمىنمود ) بايد به عدم علم به حقايق متصف باشد . حاشا كه عيسى چنين باشد ( كه عالم به حقايق نباشد ) . لذا گفت : * ( إِلَّا ما أَمَرْتَنِي به ) * و تو متكلمى بر زبان من ( چنانكه قرب فرايض اقتضا مىكند ) و تو لسان منى ( چنانكه قرب نوافل اقتضا مىكند ) . پس بنگر به اين انباء روحى الهى كه چقدر لطيف و دقيق است . * ( أَنِ اعْبُدُوا الله ) * فجاء بالاسم « الله » ، لاختلاف العباد في العبادات و اختلاف الشرائع ، لم يخص اسما خاصا دون اسم ، بل جاء بالاسم الجامع للكل . آن چه را كه به من امر كردى اين بود كه به مردم بگويم : * ( اعْبُدُوا الله رَبِّي وَرَبَّكُمْ ) * اسم الله را آورد . زيرا عباد در عبادات [1] و اختلاف شرايع مختلفند و اسم خاصى را اختصاص نداد دون اسم ديگرى بلكه اسم جامع كل اسماء را كه الله است آورد . ثم قال * ( رَبِّي وَرَبَّكُمْ ) * و معلوم أن نسبته إلى موجود ما بالربوبية ليست عين نسبته إلى موجود آخر . فلذلك فصّل بقوله * ( رَبِّي وَرَبَّكُمْ ) * بالكنايتين كناية المتكلم و كناية المخاطب . سپس فرمود : * ( رَبِّي وَرَبَّكُمْ ) * زيرا هر يك از عباد را رب خاص است و معلوم است كه نسبت الله به موجودى به ربوبيت عين نسبتش به موجود ديگر نيست . هر كس مىگويد ربى اسم الله به او اقتضاى خاص دارد و معلوم است كه عبد منعم ، عبد منتقم نيست و عبد رحيم ، عبد قهار نيست . از اين جهت به تفصيل گفت * ( رَبِّي وَرَبَّكُمْ ) * كه به دو كنايه آورده است . ( كنايه يعنى ضمير ) يكى كنايه متكلم « ربّي » و يكى كنايه مخاطب « ربّكم » . * ( إِلَّا ما أَمَرْتَنِي به ) * فأثبت نفسه مأمورا و ليست سوى عبوديته ، إذ لا يؤمر الَّا من يتصوّر منه الامتثال و إن لم يفعل و لمّا كان الأمر يتنزّل بحكم المراتب ، لذلك ينصبغ كل من ظهر في مرتبة ما بما تعطيه حقيقة تلك المرتبة : فمرتبة المأمور لها حكم يظهر في كلّ مأمور ، و مرتبة الآمر لها حكم يبدو في كل آمر .
[1] هر كسى مطابق حاجتى كه دارد خدا را مىپرستد ، كسى كه روزى مىخواهد او را به نام رازق مىخواند و هكذا .
372
نام کتاب : ممد الهمم در شرح فصوص الحكم ( فارسي ) نویسنده : حسن حسن زاده آملى جلد : 1 صفحه : 372