نام کتاب : ممد الهمم در شرح فصوص الحكم ( فارسي ) نویسنده : حسن حسن زاده آملى جلد : 1 صفحه : 355
و عيسى از تواضع به در آمد تا اينكه براى امت او تشريع شد كه « جزيه دهند در حالى كه خوارند » ( توبه : 29 ) . كأن محمد ( ص ) عيساى كامل است كه حكم امت عيسوى كه تواضع آن چنانى بود به حكم امت محمدى از حيث تكامل منتهى شده است كه در معنى ، خاتم عيسى عليه السلام است به نحو اكمل و وجه ديگر اين است كه حضرت عيسى ( ع ) زمان نزولش از آسمان ( مقصود از نزول ، حضورش در خدمت امام زمان « عج » است ) امر جزيه را كه در شريعت خاتم آمده بود تقرير مىكند . چنانكه براى امت خود مقرر كرده بود كه اگر يكى از آنها سيلى به رويش آمد آن روى ديگر را براى زننده قرار دهد و بر او ترفّع نجويد و قصاص نخواهد . اين از جهت مادرش بود ، زيرا براى مرأه سفل است كه * ( الرِّجالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّساءِ ) * لذا زن را تواضع است چون كه تحت رجل است هم حكما و هم حسا . و ما كان فيه من قوة الإحياء و الإبراء ، فمن جهة نفخ جبريل في صورة البشر . فكان عيسى يحيي الموتى بصورة البشر و لو لم يأت جبريل في صورة البشر و أتى في صورة غيرها من صور الأكوان العنصرية من حيوان أو نبات أو جماد لكان عيسى لا يحيي الموتى إلَّا حين يتلبّس بتلك الصورة و يظهر فيها و لو أتى جبريل أيضا بصورته النوريّة الخارجة عن العناصر و الأركان - إذ لا يخرج عن طبيعته - لكان عيسى لا يحيي الموتى إلَّا حتّى حين يظهر في تلك الصورة الطبيعية النّورية لا العنصرية مع الصورة البشرية من جهة امّه . آن چه از قوت زنده كردن و شفا دادن در او بود به جهت نفخ جبرئيل در صورت بشر بود . پس عيسى در صورت بشرى مردگان را زنده مىكرد و اگر جبرئيل در حين نفخ در مريم به صورت بشر در نمىآمد و به صور اكوان عنصرى ديگر از حيوان يا نبات يا جماد در مىآمد ، هر آينه عيسى عليه السلام موتى را احيا نمىكرد مگر زمانى كه به آن صور متلبس مىشد و در آن صور ظاهر مىگرديد ، و اگر چنانچه به صورت نوريه اش كه خارج از عناصر و اركان است و خارج از طبيعت خودش نيست ( يعنى طبيعت نوريهء جبرئيليهء خودش ) ، هر آينه عيسى مردگان را احيا نمىكرد مگر زمانى كه در آن صورت طبيعيهء نوريهء جبرئيلى ظاهر مىشد نه صورت عنصرى با اينكه از جهت مادرش كه طرف قابل است با صورت بشرى است .
355
نام کتاب : ممد الهمم در شرح فصوص الحكم ( فارسي ) نویسنده : حسن حسن زاده آملى جلد : 1 صفحه : 355