responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ممد الهمم در شرح فصوص الحكم ( فارسي ) نویسنده : حسن حسن زاده آملى    جلد : 1  صفحه : 304

إسم الكتاب : ممد الهمم در شرح فصوص الحكم ( فارسي ) ( عدد الصفحات : 689)


باشى ، زيرا الله تبارك و تعالى اوسع و اعظم از آن است كه عقدى ( يعنى اعتقادى ) آن را محصور كند ، دون عقد و اعتقاد ديگرى ، چه اينكه فرمود : * ( فَأَيْنَما تُوَلُّوا فَثَمَّ وَجْه الله ) * ( بقره : 115 ) و جايى را از جايى جدا نكرد و همچنين قيصرى در شرح اواسط فصّ اسماعيلى گفت ، محقق كسى است كه حق همهء مقامات را عطا مىكند تا عقيدهء او هيولاى اعتقادات باشد و در هيچ يك از آنها توقف نكند .
و كذلك العلم باللَّه ما له غاية في العارف يقف عندها ، بل هو العارف في كلّ زمان يطلب الزيادة من العلم به . « رَبِّ زِدْنِي عِلْماً » ، « رَبِّ زِدْنِي عِلْماً » ، « رَبِّ زِدْنِي عِلْماً » .
فالأمر لا يتناهى من الطرفين . هذا إذا قلت حقّ و خلق .
همچنين است علم باللَّه كه در قلوب عارفان آن را غايت و نهايت نيست تا عارف نزد آن وقوف كند . بلكه او عارف است ، در هر زمان طلب علم زيادتر مىنمايد . « رَبِّ زِدْنِي عِلْماً » « رَبِّ زِدْنِي عِلْماً » « رَبِّ زِدْنِي عِلْماً » پس امر از دو طرف غير متناهى است . ( از طرف حق به تجلى و از طرف عبد به علم باللَّه ) اين در آن هنگام است كه نظر به مقام جمع و تفصيل داشته باشى و حق گويى و خلق گويى .
و إذا نظرت في قوله « كنت رجله التي يسعى بها و يده الَّتي يبطش بها و لسانه الذي يتكلم به » إلى غير ذلك من القوى ، و محالَّها التي هي الأعضاء لم تفرق فقلت الأمر حقّ كلَّه أو خلق كلَّه ، فهو خلق بنسبة و هو حقّ بنسبة و العين واحدة .
چون در قول خداوند تعالى كه فرمود : من پاى او مىشوم كه بدان سعى مىكند و يد او مىشوم كه بدان حمله مىكند و لسان او مىشوم كه بدان تكلم مىكند و همچنين ديگر قوا و محل قوا كه اعضايند نظر كنى ، بين آن دو مرتبه فرق نمىگذارى . پس مىگويى موجود ، همه حق است يا همه خلق است . پس آن حق ، خلق است به نسبت خود و حق است به نسبت خود و عين ، يكى است .
فعين صورة ما تجلَّى عين صورة من قبل ذلك التجلَّي ، فهو المتجلَّي و المتجلَّى له .
فانظر ما أعجب أمر الله من حيث هويّته ، و من حيث نسبته الى العالم في حقائق ( الأسماء الحسنى - خ ) .
پس عين صورتى كه تجلى كرده است عين صورت كسى است كه قبول آن تجلى كرده است . پس او متجلى و متجلى له است . پس بنگر كه چقدر كار خدا از حيث هويتش شگفت است ، و چقدر از حيث نسبتش به عالم در حقايق اسماء حسنى شگفت

304

نام کتاب : ممد الهمم در شرح فصوص الحكم ( فارسي ) نویسنده : حسن حسن زاده آملى    جلد : 1  صفحه : 304
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست