responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ممد الهمم در شرح فصوص الحكم ( فارسي ) نویسنده : حسن حسن زاده آملى    جلد : 1  صفحه : 269


روحانيتشان بچشند شيرينش مىشمارند ، جز اينكه آنان را به جهت دورىشان از آن چه بدان انس دارند به درد مىآورد .
پس عذاب مباشرشان شد ، پس امرى ( كه در حقيقت مطلوبشان بوده ) به ايشان نزديكتر است از آن چه كه تخيل كردند . پس آن ريح به امر پروردگارش هلاك كرد كل شيء را كه آن چنان گرديدند كه ديده نمىشد مگر مساكنشان و آن مساكن جثه هايشان بود كه أرواح حقيقىشان آن جثه‌ها را معمور داشت .
پس حقيّت اين نسبتهاى خاصه كه مدبر و عامر تن بوده‌اند زايل شده است و بر هيكلهاى خاص خودشان ( كه وجود نفسى آنهاست و حيات سريان حقيقة الحقائق در آنهاست ) باقى مانده است . آن حيات خاص به خودشان كه به آن حيات پوستها و دستها و پاها و عذبات تازيانه‌ها ناطقند ( چنانكه در قرآن و حديث آمده است ) و نص الهى در همهء اين امور وارد شده است .
إلَّا انّه تعالى وصف نفسه بالغيرة و من غيرته حرّم الفواحش و ليس الفحش إلَّا ما ظهر و أما فحش ما بطن فهو لمن ظهر له .
فلمّا حرّم الفواحش أي منع أن تعرف حقيقة ما ذكرناه و هي أنّه عين الأشياء ، فسترها بالغيرة و هو أنت من الغير .
جز اينكه خداى تعالى خودش را به غيرت وصف كرده است و از غيرتش اين است كه فواحش را حرام كرده است .
قيصرى گويد :
حق تعالى غيور است كه محجوبان را بر اسرار خود اطلاع نمىدهد از اين روى حيات و نطق ايدى و ارجل و جلود و غيرها را از اهل الله پوشيده است و بر محبوبانش از انبيا و اوليا و صالحان گشوده است . . . و چون فحش در لغت عبارت از ظهور است شيخ گفته است : [1] و فحش نيست مگر آن چه ظاهر شده است اما فحش باطن براى كسى است كه فاحش براى او ظاهر شد .
وجود ظاهر فاحش است يعنى ظاهر است و فهم آن براى محجوبان حرام كه



[1] شرح فصوص قيصرى ، ص 252 .

269

نام کتاب : ممد الهمم در شرح فصوص الحكم ( فارسي ) نویسنده : حسن حسن زاده آملى    جلد : 1  صفحه : 269
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست