نام کتاب : ممد الهمم در شرح فصوص الحكم ( فارسي ) نویسنده : حسن حسن زاده آملى جلد : 1 صفحه : 255
بر كل است . چنانكه اله كل است . پس كل را ايجاد فرمود ( صفت رحمانى ) و همه را به كمالشان ايصال فرمود و رحمت آورد ( رحمت رحيمى ) و به رساندنشان به كمالشان بر ايشان رحمت مىكند . غضب و انتقام نيز از عين رحمت اوست . زيرا اكثر اهل عالم به سبب غضب و انتقام به كمالى كه بر ايشان مقدر است مىرسند اگر چه ملايم با طبعشان نيست . [1] * ( ما من دَابَّةٍ إِلَّا هُوَ آخِذٌ بِناصِيَتِها إِنَّ رَبِّي عَلى صِراطٍ مُسْتَقِيمٍ ) * ناصيهء دابه « دال » است و چون « هو » ناصيهء دابه را بگيرد « هو » مىشود و اين خود كلام حضرت هود عليه السلام است . قيصرى گويد : يعنى هيچ موجودى نيست مگر اينكه حق تعالى ( به هويت غيبيهء ساريهء در كل ) پيشانى آن موجود را گرفته است . ( همانا كه رب من آنى كه مرا مىپرورد و مرا مىبرد بر صراط مستقيم است ) چون هر چه اهل وجود است حى است . از آن تعبير به دابّه فرمود : يعنى هيچ چيز نيست مگر اينكه حق تعالى ناصيهء او را گرفته است و به حسب اسمايش در او تصرف دارد و او را به طريقى كه مىخواهد مىبرد و او بر صراط مستقيم است و به كلمهء « هو » به هويت حق اشاره كرد كه با همهء اسماء و مظاهر اوست و اينكه فرمود ربى كه كلمهء رب را به خويشتن اضافه كرد و صراط را به صورت نكره آورد ( بر راهى ) ، براى تنبيه به اين معنى است كه هر ربى بر صراط مستقيم خودش كه از حضرت الهيه برايش تعيين شده است مىباشد و صراط مستقيمى كه جامع همهء طرق باشد ، مخصوص به اسم الهى و مظهر او [ كه خاتم ( ص ) است ] مىباشد از اين روى در سورهء فاتحه كه مختص به نبى ما صلَّى الله عليه و آله و سلم است [2] فرمود : * ( اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقِيمَ ) * بالام عهد . [3] « الصراط » يا آن ماهيت و حقيقتى كه جزئيات آن از آن متفرع است . اگر گويى وقتى هر كسى بر صراط مستقيم باشد . پس در دعوت چه فايده است . گوييم دعوت از مضل به سوى
[1] شرح فصوص قيصرى ، ص 242 . [2] پيغمبر ( ص ) فرمود : هيچ پيغمبرى سورهء فاتحه نداشت . [3] ألف و لام كه لام عهد است عرب براى موضوع منظور لام عهد مىآورد يعنى آن صراط .
255
نام کتاب : ممد الهمم در شرح فصوص الحكم ( فارسي ) نویسنده : حسن حسن زاده آملى جلد : 1 صفحه : 255