نام کتاب : ممد الهمم در شرح فصوص الحكم ( فارسي ) نویسنده : حسن حسن زاده آملى جلد : 1 صفحه : 192
نكته اى كه در اين سرّ نهفته است و آن نكته ردّ دعوايشان است به اينكه آنها متحقق به حقّند ، با آن كه حق هيچ گاه از حضرتى غافل نمىشود و عبد ناگزير است از اينكه از شيئى غافل شود دون شيء ( در وقتى دون وقتى ) . فمن حيث . . . پس از آن جهت كه حفظ آفريده اش مىكند مىگويد : « انا الحق » . چه خلق كردن و حفظ مخلوق كردن هر دو از آن روى است كه حق است نه عبد . ولى چون همواره عبد متميز از رب است در بيان فرق ، گوييم : و لكن ما حفظه . . . و لكن عبد آن صورت را چون حفظ حق آن صورت را نيست . زيرا كه حق دائما با جمع حضرات است كه « لا يشغله شأن عن شأن » به خلاف عبد پس عبد از حق متميز است . با وجود حفظ همهء صورتها به حفظ يك صورت از آنها در حضرتى كه از آن غافل نشد ناگزير است از متميز شدن از حق ، زيرا حفظ او با تضمين است ( از راه در برداشتن ضمنى آن صورت در يكى از حضرات ) ولى حفظ خداوند به طور متعين براى هر يك از صورتهاست . و هذه مسألة أخبرت . . . اين مسأله اى است كه در كشف به من خبر دادند نه من او را در كتابى آوردم و نه غير من مگر در اين كتاب . پس اين مسأله يتيمه و فريدهء وقت است . پس مبادا از آن غفلت كنى چه اين حضرتى كه براى تو حضور از آن است با آن صورتى كه حافظى مثلش مثل آن كتابى است كه خداى تعالى در حقش فرمود : * ( ما فَرَّطْنا في الْكِتابِ من شَيْءٍ ) * ( انعام : 38 ) و اين كتاب جامع جميع ما وقع و ما يقع تا ابد است . و لا يعرف ما قلناه . . . و اين حرف را درك نمىكند مگر كسى كه خودش قرآن باشد [1] ( كه نسخهء عالم كبير است جميع كلمات الله در او جمع است و آن كه تقوى پيشه كند حق تعالى براى او نور فرق و تميز قرار مىدهد . كه به تقوى فارق بين حق و باطل مىشود و حق و مراتب و
[1] قرآن جامع جميع كتابها ، چون پيغمبر كه جامع جميع انبيا بود ، و فرقان است كه مميز حق از باطل است تورات و انجيل مثلا فرقان بودند و هيچ يك قرآن نبودند و قرآن نيست مگر كتاب خاتم النبيين .
192
نام کتاب : ممد الهمم در شرح فصوص الحكم ( فارسي ) نویسنده : حسن حسن زاده آملى جلد : 1 صفحه : 192