نام کتاب : ممد الهمم در شرح فصوص الحكم ( فارسي ) نویسنده : حسن حسن زاده آملى جلد : 1 صفحه : 19
عارف نامى ، جامى در شرح اشعة اللمعات بشنويم : بدان كه مقربان از چهار حال بيرون نيستند يا متحقق به قرب نوافلند فقط و ايشان را صاحب قرب نوافل خوانند ( كه در اين مقام حق جل و علا مىفرمايد : من سمع و بصر و لسان و يد و رجل بنده مىشوم و در حديثى قلب هم دارد ) و يا به قرب فرايض فقط ، و ايشان را صاحب قرب فرايض خوانند ( كه بنده چشم و گوش خدا مىشود سمع الله لمن حمده ) و يا به جمع بين القربين بىتقيد به أحدهما و بىمناوبه ( نوبه به نوبه ) كه گاهى يكى باشد و گاهى ديگرى بلكه معا به هر دو قرب و احكام آن متحقق باشند و اين را مرتبهء جمع الجمع و قاب قوسين [1] و مقام كمال خوانند و آيهء * ( إِنَّ الَّذِينَ يُبايِعُونَكَ إِنَّما يُبايِعُونَ الله يَدُ الله فَوْقَ أَيْدِيهِمْ ) * ( فتح : 10 ) اشارت به اين مرتبه است در همين يك مرتبه بيعت پيغمبر عين بيعت با خداست ) و يا به هيچ يك از اين احوال سه گانه مقيد نيستند بلكه مر ايشان راست كه به هر يك از قربين ظاهر شوند و به جمع بينهما نيز ، بىتقيد به هيچ يك از اين احوال و اين را مقام احديت جمع و مقام « أَوْ أَدْنى » خوانند و اشارت به اين آيه است : * ( وَما رَمَيْتَ إِذْ رَمَيْتَ وَلكِنَّ الله رَمى ) * ( انفال : 17 ) . و اين مقام ، حالت خاص خاتم النبيين است - ص - و به وراثت و كمال متابعت كل اوليا را از اين حظَّى است . تبصره : آن چه عرفاى شامخين در وحدت وجود و سريان او در همهء موجودات فرمودهاند - كه مقصودشان را از كلام نسفى نقل كرديم - از اين آيه برمىآيد : * ( أَلا إِنَّهُمْ في مِرْيَةٍ من لِقاءِ رَبِّهِمْ أَلا إِنَّه بِكُلِّ شَيْءٍ مُحِيطٌ ) * ( فصلت : 54 ) ( بدانيد كه ايشان دربارهء لقاء پروردگارشان در مراء و جدالند - يعنى در اين باره ترديد دارند و باور نمىكنند - بدانيد كه خداوند به تمام أشياء محيط است ) . انسان براى حق به منزلهء مردمك ديده براى ديده است . < شعر > همه آيينهء رخ آدم آدم آيينه دار طلعت اوست < / شعر > زيرا انسان را انسان العين حق دانست در مقام قرب فرايض . پوشيده نيست كه در
[1] قاب يعنى اندازه و قوسين يعنى دو كمان « قابَ قَوْسَيْنِ » دو قرب نوافل و فرايض را گويند .
19
نام کتاب : ممد الهمم در شرح فصوص الحكم ( فارسي ) نویسنده : حسن حسن زاده آملى جلد : 1 صفحه : 19