نام کتاب : ممد الهمم در شرح فصوص الحكم ( فارسي ) نویسنده : حسن حسن زاده آملى جلد : 1 صفحه : 18
و هو للحقّ بمنزلة إنسان العين من العين الذي به يكون النظر و هو المعبّر عنه بالبصر . < فهرس الموضوعات > انسان كون جامع است < / فهرس الموضوعات > انسان كون جامع است اين كون جامع يعنى انسان مر حق تعالى را به منزلهء انسان العين است به عين ( مردمك چشم به چشم ) كه نظر به انسان العين تحقق مىيابد و أشياء به آن ديده مىشود كه از آن به بصر نيز تعبير مىشود . ( بدين جهت اين كون جامع انسان ناميده شد . ) چرا شيخ فرمود : « و هو للحق بمنزلة إنسان العين » كه در ترجمه گفتيم ( انسان مر حق را ) پاسخ اين كه للحق اشاره به « قرب فرايض » است كه بنده سمع حق ، بصر حق و يد حق مىشود . اين مقام براى انسان كامل است ، هنگام فناى ذاتش و بقايش به حق ، و اين مرتبه از « قرب نوافل » بالاتر است . اين لطيفه را كه قرب فرايض است در نماز داريم كه چون بنده در ركوع گفت : « سبحان ربّى العظيم و بحمده » در همان موطن « سمع الله لمن حمده » مىآيد كه حق سمع حامد است . بيان اين نكته را از كلام عزيز نسفى در رسالهء شريف « مقصد اقصى » بايد يافت : اهل وحدت مىگويند كه از تو تا به خداى راه نيست از جهت اينكه وجود يكى بيش نيست و آن وجود خداى است تعالى و تقدس و بغير وجود خداى وجودى ديگر نيست و امكان ندارد كه باشد . اهل وحدت مىگويند آن چه نيست خود نيست و آن چه هست خداى است تعالى و تقدس . تو مىپندارى كه خداى وجود دارد و تو هم بغير وجود خداى وجود ديگر دارى اين سهوى عظيم است و پندارى خطاست . وجود خداى راست و بس . اين پندار خطاى راه است ميان بنده و خداى - سالك تا از اين پندار نگذرد به خداى نرسد . خودبين هرگز خداى بين نشود . < شعر > يك قدم بر نفس خود نه آن دگر در كوى دوست [1] هر چه بينى دوست بين با اين و آنت كار نيست < / شعر > < فهرس الموضوعات > قرب فرايض : < / فهرس الموضوعات > قرب فرايض : در بيان قرب فرايض و قرب نوافل و دو قرب ديگر كه در ذيل گفته مىشود از گفتار