نام کتاب : ممد الهمم در شرح فصوص الحكم ( فارسي ) نویسنده : حسن حسن زاده آملى جلد : 1 صفحه : 179
صور ) يكسان مىبينيم ، بدون فرق . و انسان كامل كسى است كه حق را در جميع تجلياتش مىپذيرد و قبول دارد و پرستش مىكند و مؤمنان و محجوبان به اعتقادشان - كه حق از مقام كمالىاش تنزل نمىكند - پس هر يك از آن قبول كرده است آن چه را كه به حال او لايق و مناسب است از تجليات الهيه و انكار مىكند آن چه را كه شأنش به او نداده است . < شعر > فللواحد الرحمن في كل موطن من الصور ما يخفى و ما هو ظاهر < / شعر > پس براى واحد رحمن در هر موطن صور مخفيه ( چون صور روحانيه و صور مثاليه ) است و صور ظاهره ( چون صور جسمانيه ) قيصرى در شرح گويد : رحمن را به حسب مراتب و مقاماتش صورتهايى است و آن صورتها را به حسب ظهور و خفى مراتبى ، بعضى از آن صور در حس ظاهرند و بعضىها در حس ظاهر نيستند و لكن در عالم مثالى ظاهرند به نسبت آن كسى كه اغطيه ( حجابها ) از چشم او بر كنار شد و بعضى از آنها در عالم حس و مثال ظاهر نيست ولى در عقل ظاهر است چون علوم و معارف الهيه كه لبيب فطن آنها را از وراى ستر ادراك مىكند چه آنها نيز صور عقليه دارند و بعضى از آنها از عقل نيز پوشيدهاند و در نزد قلب ظاهرند كه به وجدان و شهود ادراك مىكند آنها را بدون صورت مثاليهء مطابق با صورت خارجيه بلكه صورت نوريه مىيابد . [1] پس تمام صورتها چه جسمانى ، چه مثالى و چه نورى صورىاند كه خداى رحمان خودش را در آنها نشان مىدهد و هر مرتبهء فوق نسبت به مرتبهء دون خفى است مثلا مثال نسبت به جسم و علوم عقلى نسبت به مثال و صور نوريهء قلبيه نسبت به علوم عقلى . صائن الدين على بن تركه فرمايد : واحد رحمن را در هر موطن ، چه صورى يا معنوى غيبى يا مثالى خيالى يا جسمانى بعضى از صور است كه مخفى است چون قبايح و قاذوراتى كه