responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ممد الهمم در شرح فصوص الحكم ( فارسي ) نویسنده : حسن حسن زاده آملى    جلد : 1  صفحه : 173


گرفتن قرآن ، آن ريسمانى كه از آن آسمان به زمين واصل بود آن حق است كه تو بر آنى او را مىگيرى و خدا تو را بالا مىبرد و سپس بعد از تو مرد ديگر او را مىگيرد و بالا مىرود سپس بعد از او مرد ديگرى مىگيرد و بالا مىرود و سپس بعد از او مرد ديگرى مىگيرد و از او جدا مىشود دو باره مىپيوندد و بالا مىرود اى رسول الله به من بگو آيا درست تعبير كردم يا به خطا رفتم رسول الله فرمود در بعضى به صواب رفتى و در بعضى خطا كردى . ابو بكر گفت : پدر و مادرم به فداى تو سوگند ياد مىكنم به من بگو در چه خطا كردم رسول الله فرمود : قسم نخور .
محيى الدين در اشاره به اين حديث به طور اجمال نظر و غرض دارد . زيرا در ابتدا گفت : تعبير رؤيا محتاج به علمى است كه به آن علم معانى صور خياليه ادراك شود و در ضمن نقل اين حديث گفت : نمىبينى ابو بكر در تعبير رؤيا عاجز مانده زيرا رسول الله به او فرمود « أصبت بعضا و أخطأت بعضا » و اگر عالم به تعبير بود رسول الله وى را نسبت به خطا نمىداد . و همين محيى الدين در اوايل جلد اول فتوحات مىفرمايد : بعد از رسول الله كسى به كمال على نبود ، چه او سر العالمين و الأنبياء أجمعين بود ديگر بىاعتنايى رسول الله را به ابو بكر اشاره كرده است كه « ما اخطأ فلم يفعل » يعنى رسول جوابش نداد و در سكوتش به خطا نرفت و ديگر متن روايت ، گستاخى ابو بكر را اثبات مىكند كه با بود رسول گفت بگذار من تعبير كنم و بعضىها اصلا ابو هريره را محدث مجعول علماى عامه شناختند و او را از صحابى مختلق مىدانند و بر فرض صحت روايت مىتوان گفت كه مردى خوابى ديده نزد رسول آمد ديگران بر اساس تعصبات در اين خواب تصرفات كردند چنانكه در بسيارى از حكايات و روايات فريقين اين تعصبات مذهبى و تصرفات به گزاف را مىبينيم .
و قال الله تعالى لإبراهيم عليه السّلام حين ناداه : * ( أَنْ يا إِبْراهِيمُ . قَدْ صَدَّقْتَ الرُّؤْيا ) * و ما قال له صدقت في الرؤيا أنّه ابنك : لأنّه ما عبّرها ، بل أخذ بظاهر ما رأى ، و الرؤيا تطلب التعبير . و لذلك قال العزيز * ( إِنْ كُنْتُمْ لِلرُّءْيا تَعْبُرُونَ ) * . و معنى التعبير الجواز من صورة ما رآه الى أمر آخر . فكانت البقر سنين في المحل و الخصب .
فلو صدق في الرؤيا لذبح ابنه ، و انّما صدّق الرؤيا في أنّ ذلك عين ولده ، و ما كان عند الله الَّا الذّبح العظيم في صورة ولده .

173

نام کتاب : ممد الهمم در شرح فصوص الحكم ( فارسي ) نویسنده : حسن حسن زاده آملى    جلد : 1  صفحه : 173
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست