پس همان طور كه هر نبى رسول نيست ، همچنين هر رسول نيز خليفه نيست . يعنى به هر رسولى ملك و تحكم عطا نشده است .
حكمة سؤال فرعون عن الماهية الإلهية و أما حكمة سؤال فرعون عن الماهية الإلهية فلم يكن عن جهل و إنّما كان عن اختبار حتّى يرى جوابه مع دعواه الرسالة عن ربّه و قد علم فرعون مرتبة المرسلين في العلم باللَّه فيستدل بجوابه على صدق دعواه . و سأل سؤال إيهام من أجل الحاضرين حتّى يعرّفهم من حيث لا يشعرون بما شعر هو في نفسه في سؤاله .
حكمت سؤال فرعون از ماهيت الهيه كه گفت * ( وَما رَبُّ الْعالَمِينَ ) * ؟ اين سؤال ناشى از جهل فرعون نبود .
چون سؤال به لفظ « ما هو » كه از ماهيت شيء يعنى از چيستى آن پرسش مىشود بايد به جنس و فصل جواب داده شود و جنس و فصل در آن جايى است كه شيء مركب باشد و اگر مركب نباشد به تفصيلى است كه عن قريب گفته خواهد شد .
و همانا سؤال ناشى از قصد و اختبار بود تا جواب موسى را با دعواى وى ، - رسالت از جانب پروردگارش - ببيند و فرعون ، مرتبهء مرسلين را مطابق واقع در علم به حق مىدانست تا به جواب وى بر صدق دعوايش به رسالتش استدلال نمايد و سؤال كرد سؤال ايهام از جهت حاضران كه اصحاب موسى و اصحاب فرعون بودند تا اينكه در سؤال خود به آنان بشناساند * ( من حَيْثُ لا يَشْعُرُونَ ) * . آن چه را كه خود بدان در نفس خود شاعر است .
علامهء قيصرى گويد :
حاضران ارباب نظر و عقل بودند و معتاد بودند كه أشياء را به حدود آنها بدانند و حد مشتمل بر جنس و فصل است و فرعون ، عارف بود مىدانست كه حقيقت حق ممكن نيست كه مركب از جنس و فصل باشد لكن شيطان بر فرعون تسلط يافت كه اظهار انانيت كرد . [1] فإذا أجابه جواب العلماء بالأمر أظهر فرعون - إبقاء لمنصبه - أن موسى ما اجابه على سؤاله ، فتبيّن عند الحاضرين - لقصور فهمهم - أن فرعون أعلم من موسى و لهذا لمّا قال

[1] شرح فصوص قيصرى ، ص 461 ، ستون اول .

568