responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ممد الهمم در شرح فصوص الحكم ( فارسي ) نویسنده : حسن حسن زاده آملى    جلد : 1  صفحه : 447


مسافت به چشم ناظر به آن نزديك مىگردد و چون حق تعالى از عينى از اعيان خفى شد ، هر نزديكى از وى به علت غلبهء ظلمت و استيلاى آن بر عين او دور مىشود با اينكه هويت حق تعالى در هويت هر عين هست . پس قرب و بعد به نسبت اعيان و استعدادشان دو امر اضافىاند . [1] و اعلم أن سرّ الله في أيوب الذي جعله عبرة لنا و كتابا مسطورا حاليا تقرؤه هذه الامّة المحمدية لتعلم ما فيه فتلحق بصاحبه تشريفا لها .
بدان سرّ خداوند در ايوب عليه السلام كه آن را براى ما عبرت و كتاب مسطور حالى قرار داده است كه اين امت محمدى آن را قرائت مىكند ، براى آن است كه اين امت اسرارى را كه در ايوب است بداند تا به صاحب آن كتاب مسطور برسد . اين اخبار به مقام ايوب به جهت تشريف به امت است .
اين كلام شيخ كه سرّ ايوب را موجب عبرت ما قرار داده است حاكى است كه اين كلمات وجوديه بيست و هفتگانه معنون در فصوص اشارات به مقامات انسان كامل است و هر يك آدم نوعى و شيث نوعى و نوح نوعى را بيان مىكند . نه اينكه غرض آدم شخصى و يا شيث و نوح شخصى باشد و همچنين كلمات ديگر و تعبير به عبرت براى اين است كه انسان احوال اين كلمات وجوديه را عبرت خود قرار دهد ، يعنى از اين ظواهر عبور كند و سير نمايد تا به كمال مطلوب خود نايل آيد . به همين معنى در قرآن كريم مثلا آخر سورهء يوسف احوال انبيا و قصص آنان را عبرت قرار داده است . خلاصه اينكه تمام اين كلمات ، بيان مقامات انسان نوعى است و اين حرف ، يكى از اصول و امهات مسلم در فن شريف عرفان است و شايسته بود قيصرى آن را يكى از فصول مقدمات شرح فصوص قرار مىداد و چنين مىپندارم كه اين اصول در فهم كتب و رسائل عرفانى نيك سودمند و شايسته‌اند .
اصولى در معارف عرفانى نخست : اينكه موضوع بحث عرفان وجود مطلق است . نه مطلق وجود كه موضوع بحث فيلسوف است .



[1] شرح قيصرى ، ص 395 ، ستون دوم .

447

نام کتاب : ممد الهمم در شرح فصوص الحكم ( فارسي ) نویسنده : حسن حسن زاده آملى    جلد : 1  صفحه : 447
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست