responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ممد الهمم در شرح فصوص الحكم ( فارسي ) نویسنده : حسن حسن زاده آملى    جلد : 1  صفحه : 334

إسم الكتاب : ممد الهمم در شرح فصوص الحكم ( فارسي ) ( عدد الصفحات : 689)


مىكند . پس براى او راحت عظيم حاصل مىشود و همچنين علم به سرّ القدر عالم به سرّ القدر را عذاب اليم مىدهد . زيرا گاهى امورى مقتضاى ذات اوست كه ملايم نفس او نيست چون فقر ، سوء مزاج و قلت استعداد و ديگرى را در غنا و صحت و استعداد تام مىبيند و دربارهء خودش سببى براى خلاص نمىبيند . زيرا مقتضاى ذات زايل نمىشود . پس به عذاب اليم متألم مىشود .
پس علم به سرّ القدر معطى نقيضين است . [1] و به وصف الحقّ نفسه بالغضب و الرضا و به تقابلت الأسماء الإلهية فحقيقته تحكم في الوجود المطلق الموجود المقيد .
و به سبب علم به سرّ القدر ، حق تعالى خود را به غضب و رضا وصف نموده است و به سبب علم به سرّ القدر اسماء الهيه متقابل شدند .
قيصرى گويد :
زيرا خداوند به ذاتش عالم است و مىداند نسب و كمالاتى را كه از آنها تعبير به اسماء و صفات مىشود ذاتش اعطا مىكند و از جملهء آن نسب رضا و غضب است . پس علم به ذاتش او را ( خدا را ) رضا و غضب عطا كرده است و به اين دو نسبت اسماء الهى به جمال و جلال منقسم شد و از اين انقسام دار جنت و دار نار حاصل شده است . پس صحيح است كه علم به ذات ، از حيث رضا و غضب به سبب تقابل اسماء الهيه است . اين از جهت ذات و اسماء . اما از جهت اعيان علم به آنها نيز حق تعالى را رضا و غضب عطا مىكند . چه عين مؤمن كه مطيع امر الله است از خداوند طلب مىكند بر او به رضا و لطف تجلى كند . ابا كنندهء كافر هم طلب مىكند كه خداوند بر او به غضب و قهر تجلى كند . پس اعيان ، احكام نسبت رضا و غضب و وجود آن دو را بالفعل اظهار كرده است . پس اسماء الهيه متقابل و منقسم به جمال و جلال شده‌اند .
زيرا آن چه كه به رضا و لطف متعلق است جمال است و آن چه كه متعلق به قهر و غضب است جلال است . [2] پس حقيقت علم به سرّ القدر هم در موجود مطلق حكم مىكند و هم در موجود مقيّد .



[1] شرح فصوص قيصرى ، ص 302 .
[2] شرح فصوص قيصرى ، صص 302 و 303 .

334

نام کتاب : ممد الهمم در شرح فصوص الحكم ( فارسي ) نویسنده : حسن حسن زاده آملى    جلد : 1  صفحه : 334
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست