نام کتاب : ممد الهمم در شرح فصوص الحكم ( فارسي ) نویسنده : حسن حسن زاده آملى جلد : 1 صفحه : 333
آن روحانى است چون علوم و بعضى حسى است چون اغذيه و حق تعالى رزق را تنزيل نمىفرمايد مگر به قدر معلوم ( آن قدر را استعداد عين عبد در هر زمانى اقتضا دارد . مثل اينكه طفل را در هر زمانى غذاى خاص است ) . و هو الاستحقاق الذي يطلبه الخلق : فان الله * ( أَعْطى كُلَّ شَيْءٍ خَلْقَه ) * ف * ( يُنَزِّلُ بِقَدَرٍ ما يَشاءُ ) * ، و ما يشاء إلَّا ما علم فحكم به و ما علم - كما قلناه - إلَّا بما أعطاه المعلوم من نفسه فالتوقيت في الأصل للمعلوم ، و القضاء و العلم و الإرادة و المشيئة تبع للقدر . و آن قدر استحقاقى است كه خلق طلب مىكند فانّ الله * ( أَعْطى كُلَّ شَيْءٍ خَلْقَه ) * . پس در هر زمان به قدرى كه مىخواهد تنزيل مىكند و نمىخواهد مگر آن چه را كه عالم به آن است و مطابق آن حكم بدان مىكند و علم ندارد مگر به آن چه كه معلوم از خويشتن به او عطا مىكند . چنانكه گفتيم ، پس توقيت در اصل از جانب معلوم است و قضا و علم و اراده و مشيت تابع قدرند . فسرّ القدر من أجلّ العلوم ، و ما يفهّمه الله تعالى إلَّا لمن اختصّه بالمعرفة التّامة . فالعلم به يعطي الراحة الكليّة للعالم به ، و يعطي العذاب الأليم للعالم به أيضا . فهو يعطي النقيضين . پس سرّ القدر از اجلّ علوم است و خداوند آن را تفهيم نمىكند مگر به كسى كه آن كس را به معرفت تامه اختصاص داده است . پس علم به سرّ القدر به عالم سرّ القدر راحت كلى مىدهد و نيز به عالم به او عذاب اليم مىدهد . پس علم به سرّ القدر معطى نقيضين است . قيصرى گويد : زيرا مىداند كه حق تعالى در قضاء سابق به مقتضاى ذاتش بر او حكم كرده است و مقتضاى ذات تخلف پذير نيست و اين علم ، سبب حصول اطمينان است بر اينكه هر كمالى كه حقيقت او اقتضا دارد و هر رزق صورى و معنوى كه عين او طلب مىكند به او مىرسد . چنانكه رسول الله ( ص ) فرمود : « إنّ روح القدس نفث في روعي ان نفسا لن تموت حتّى تستكمل رزقها . الا فأجملوا في الطلب » . بنا بر اين از تعب طلب آسوده مىشود و اگر طلب كند به نيكويى طلب مىكند و از فوت آن خوف ندارد و انتظار نمىبرد . زيرا مىداند خداوند در هر حين او را از خزاين خودش آن چه كه مناسب وقت اوست عطا
333
نام کتاب : ممد الهمم در شرح فصوص الحكم ( فارسي ) نویسنده : حسن حسن زاده آملى جلد : 1 صفحه : 333