نام کتاب : ممد الهمم در شرح فصوص الحكم ( فارسي ) نویسنده : حسن حسن زاده آملى جلد : 1 صفحه : 274
إسم الكتاب : ممد الهمم در شرح فصوص الحكم ( فارسي ) ( عدد الصفحات : 689)
است اوست ) . انّه عين الأشياء و الأشياء محدود و ان اختلفت حدودها . فهو محدود بحدّ كلّ محدود ، فما يحدّ شيء إلَّا و هو حدّ للحقّ . و او عين أشياء است و أشياء محدودند و حدود مختلف ، و او عين أشياء است پس حق سبحانه محدود است به حد هر محدودى و هيچ چيزى محدود نيست مگر اينكه آن حد ، حدّ حق است . فهو السّاري في مسمّى المخلوقات و المبدعات ، و لو لم يكن الأمر كذلك ما صحّ الوجود . فهو عين الوجود ، فهو * ( عَلى كُلِّ شَيْءٍ حَفِيظٌ ) * بذاته * ( وَلا يَؤُدُه ) * حفظ شيء . فحفظه تعالى للأشياء كلَّها حفظه لصورته أن يكون الشيء غير صورته و لا يصح إلَّا هذا . پس اوست كه در مخلوقات و مبدعات [1] سارى است [2] ( چه خود او سارى در مسمّاى مبدعات و مخلوقات است ) و اگر امر ، اين چنين نباشد ( يعنى سريان حق در موجودات نباشد ) وجود هيچ موجودى متحقق نخواهد شد ( زيرا كه به حق موجود است نه به نفس خود و هر چه را مىنگرى حق است كه بدان صورت ظاهر شده است ) پس حق عين وجود محض است ( نه غير آن ) و او بر هر چيزى بذاته حفيظ است و حفظ هيچ چيزى بر او گران نيست چه اينكه حفظ او أشياء را حفظ اوست صورت و حقيقت خودش را كه مبادا شيئى بر غير صورت حق باشد و جز اين درست نيست . فهو الشاهد من الشاهد و المشهود من المشهود . فالعالم صورته و هو روح العالم المدبر له فهو الإنسان الكبير . پس شاهد از [3] شاهد اوست و مشهود از مشهود اوست . پس عالم صورت اوست و خداوند روح عالم است كه مدبّر اوست و اين عالم با روح مدبرش انسان كبير است . ( پس عالم از آن جهت كه عالم است صورت حق است و حق روح مدبر اوست ) . < شعر > فهو الكون كلَّه و هو الواحد الذي < / شعر >
[1] مخلوق مربوط به زمان و ماده است و مبدع و مبدعات فارغ از ماده و زمان . [2] سارى مانند سارى بودن جان در بدن با عنايت به ضيق تعبير كه بدن قائم است به جان . [3] شاهد و مشهود دوم حد و تعين است .
274
نام کتاب : ممد الهمم در شرح فصوص الحكم ( فارسي ) نویسنده : حسن حسن زاده آملى جلد : 1 صفحه : 274