نام کتاب : ممد الهمم در شرح فصوص الحكم ( فارسي ) نویسنده : حسن حسن زاده آملى جلد : 1 صفحه : 237
ظهورات كمل در عوالم باشد اگر از اين سرّ كاوش كنى بدان مىرسى . [1] فنقول : اعلم أنّ المقول عليه « سوى الحقّ » أو مسمّى العالم هو بالنسبة إلى الحقّ كالظلّ للشخص ، و هو ظل الله . پس مىگوييم : بدان هر چه ما سوى الحق يا عالم ناميده مىشود نسبت به حق تعالى چون سايهء شخص [2] است . همچنان كه ظل داراى وجود نيست ( و اگر شخص نباشد سايه معنايى ندارد ) جز به شخص ، همچنين عالم داراى وجود نيست مگر به حق ، و همچنان كه ظل تابع شخص است ما سوى الله هم تابع حق است و لازم اوست . زيرا ما سوى الله صور اسماء و مظاهر صفات لازمهء اويند . [3] و اين كه شيخ فرمود : مانند سايهء شخص است ، جهتش اين است كه ظل از جهتى عين حق است و از جهتى غير حق و حال اينكه ظل نمىشود كه عين شخص باشد . ( زيرا كه ظل و شخص يك حقيقت نمىباشند ) . [4] خلاصهء غرض اينكه نسبت خلق به حق از نسبت ظل به شخص لطيفتر و عالىتر و دقيقتر است زيرا كه ظل چيزى است و شخص چيز ديگر ، اما موج كه خلق است عين همان حقيقت درياست . زيرا حقيقت دريا آب است . [5] مقصود اثبات اين نكته است كه عالم همه خيال است . پس ما سوى الله ظل اللَّهاند . اينكه فرمود : ظل الله براى اينكه اسم شريف الله جامع جميع اسماء است و عالم ظل الله است . يعنى مجموع عالم ظل اين اسم شريف است . [6] و هو عين نسبة الوجود إلى العالم . پس اين ظل الله عين نسبت وجود است به عالم .
[1] شرح فصوص قيصرى ، ص 230 . [2] شخص فقط به انسان صادق نمىشود . هر موجودى و لو يك قطعه چوب شخص است . [3] در آفريدگان دو لحاظ است يكى جنبهء فقرشان كه ربط صرفند و ديگر لحاظ ظهورات و شئونات بارى تعالى بودنشان . [4] شرح فصوص قيصرى ، ص 230 . [5] امواج يعنى أطوار وجودى دريا ، درست است كه موج شكن درياست ولى اگر درست بنگريم موج همان درياست . [6] شرح فصوص قيصرى ، ص 230 .
237
نام کتاب : ممد الهمم در شرح فصوص الحكم ( فارسي ) نویسنده : حسن حسن زاده آملى جلد : 1 صفحه : 237