responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ممد الهمم در شرح فصوص الحكم ( فارسي ) نویسنده : حسن حسن زاده آملى    جلد : 1  صفحه : 233


ناميد از جهت صورتى كه در آن بر ايشان ظاهر شد . پس فرمود : اين جبرئيل است . يعنى صورتى را كه مآل و مرجع اين رجل به خيال در آمده است ، اعتبار كرد . پس رسول الله در هر دو مقاله صادق است . چون صدق عين در عين ( عين اول چشم ، عين دوم خارج ، همان طور كه آدم با چشم در خارج مىبيند ) و صادق بود كه اين جبرئيل است و او بلا شك جبرئيل بود .
و قال يوسف عليه السلام : * ( إِنِّي رَأَيْتُ أَحَدَ عَشَرَ كَوْكَباً وَالشَّمْسَ وَالْقَمَرَ رَأَيْتُهُمْ لِي ساجِدِينَ ) * فرأى إخوته في صورة الكواكب و رأى أباه و خالته في صورة الشّمس و القمر .
هذا من جهة يوسف ، و لو كان من جهة المرئي لكان ظهور إخوته في صورة الكواكب و ظهور أبيه و خالته في صورة الشّمس و القمر مرادا لهم . فلمّا لم يكن لهم علم بما رآه يوسف كان الإدراك من يوسف في خزانة خياله ، و علم ذلك يعقوب حين قصّها عليه فقال :
* ( يا بُنَيَّ لا تَقْصُصْ رُؤْياكَ عَلى إِخْوَتِكَ فَيَكِيدُوا لَكَ كَيْداً ) * .
و يوسف عليه السلام فرمود : من يازده ستاره و آفتاب و ماه را ديدم كه ايشان مرا سجده مىكردند .
پيغمبر جبرئيل را ديد و يوسف ستارگان [1] و آفتاب و ماه را و هر دو در موطن خيال خودشان ديدند خاتم مىگويد اين جبرئيل است . يوسف مىگويد : من ديدم و من ديدم . [2] پس برادرانش را در صورت ستارگان ديد و پدر و خاله اش را در صورت آفتاب و ماه اين ظهور رؤيايى بود از جهت يوسف ، اگر چنانچه از جهت مرئى ( يعنى برادران ) بود ، هر آينه ظهور برادران در صورت كواكب و ظهور پدر و خاله اش در صورت شمس و قمر مراد ايشان ( برادران ) بود ، پس چون آنان به رؤياى يوسف علم نداشتند ، ادراك از جانب يوسف بود در خزانهء خيالش و يعقوب ( ع ) به آن عالم بود ( يعنى عالم بود كه رؤيا از جهت يوسف عليه السلام است نه از جهت برادران و آنان شعور به آن ندارند ) كه فرمود اى پسرك من رؤيايت را به برادرانت مگو كه درباره ات كيد مىكنند چه كيد كردنى .



[1] حضرت رسول فرمود : دوستان من به مثابهء ستارگانند زيرا در سورهء نحل مىفرمايد : ستارگان راهنماى انسانند . اينجا حضرت يوسف برادران را به صورت ستارگان ديد . . . ؟
[2] حضرت رسول كلمهء من نياورد . . . ؟

233

نام کتاب : ممد الهمم در شرح فصوص الحكم ( فارسي ) نویسنده : حسن حسن زاده آملى    جلد : 1  صفحه : 233
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست