نام کتاب : ممد الهمم در شرح فصوص الحكم ( فارسي ) نویسنده : حسن حسن زاده آملى جلد : 1 صفحه : 156
باشد هميشه تحت حكم تدبير است و آن كه مقامش اقتضا مىكند مطلع بر احوال وجود باشد و واقف بر سر القدر و مكاشف آن ، منقاد به حكم تقدير است . پس در باطن بر احدى از خلق الله اعتراض ندارد اگر چه در ظاهر امر و نهى مىكند . [1] و اين اختصاص هر يك از ما به مقام معلوم كه از آن تجاوز نمىكند معنايش اين است كه عين تو در حال ثبوت تو در حضرت علميه متلبس و متصف بود به صفاتى و در وجود خارجى به حسب آن ظاهر شد و اين حكم عام است براى جميع اعيان نه فقط براى ملائكه چنانچه از خويش خبر دادند * ( وَما مِنَّا إِلَّا لَه مَقامٌ مَعْلُومٌ ) * . [2] وحدت وجود از نظر عارف و حكيم وحدت وجودى كه حكماى قائلين به اصالت وجود مشكَّك صاحب مراتب مىگويند ، غير از وحدت وجودى است كه عرفاى شامخين مىگويند ، اگر چه هر دو فريق وجود را حقيقت واحدة مىدانند ، ولى عرفا حقيقت واحدهء شخصيه مىدانند كه اختلاف در ظهورات اوست كه از آن تعبير به مراتب مىكنند ، نه در حقيقت اصل وجود كه مراتب اين حقيقت واحدة به اعتبار شدت و ضعف آن مختلف باشد ، كه از آن تعبير به تشكيك و مشكَّك مىشود . مثلا كثراتى كه ملحوظ مىشود به مبناى عرفان جز لحاظات و اعتبارات چيز ديگرى نيست . همان يك وجود حقيقت واحدهء شخصيه را به ظهورات عديده مىنگريم و روى جهاتى كه همان لحاظات و اعتبارات است ، بر آنها اسماء نهاديم . « و كمال توحيده الإخلاص له و كمال الإخلاص له نفى الصفات عنه » چون از جنبش دريا امواج گوناگون پديد آمده ، ما نامهاى فراوان بر آنها نهادهايم . با اينكه جز شكن آب چيز ديگرى نيستند و از آن شكن اين تعينها پيش آمد . * ( كُلَّ يَوْمٍ هُوَ في شَأْنٍ ) * و هيچ موجى با موج ديگر در حقيقت واحدهء شخصيهء آب بودن تفاوت ندارد و ما به لحاظات و اعتبارات اسماء مختلف بر آنها نهاديم . < شعر > مشو أحول مسمّى جز يكى نيست اگر چه ما بسى اسماء نهاديم < / شعر >
[1] - شرح فصوص قيصرى ، ص 179 . [2] - شرح فصوص قيصرى ، ص 179 .
156
نام کتاب : ممد الهمم در شرح فصوص الحكم ( فارسي ) نویسنده : حسن حسن زاده آملى جلد : 1 صفحه : 156