responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ممد الهمم در شرح فصوص الحكم ( فارسي ) نویسنده : حسن حسن زاده آملى    جلد : 1  صفحه : 152


مىكند [1] چنانچه براى عارفان در اينجا . پس آن محجوبان مىبينند كه حق با آنها كارى نكرده است بلكه مطابق عين و استعدادشان به آنها داده است .
چنانكه حق تعالى فرمود : * ( وَما ظَلَمَهُمُ الله وَلكِنْ كانُوا أَنْفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ ) * از اين جهت حضرت إبراهيم صلوات الله عليه در جواب بت پرستان كه از او پرسيدند * ( أَ أَنْتَ فَعَلْتَ هذا بِآلِهَتِنا يا إِبْراهِيمُ ) * . در جواب فرمود : * ( بَلْ فَعَلَه كَبِيرُهُمْ ) * يعنى لسان حال اصنام از باطن إبراهيم عليه السلام استدعاى اهلاك خودشان را كرد . [2] پس حجت محجوبين باطل مىشود و حجت بالغهء حق تعالى باقى مىماند .
شرور و نسبتشان با حق و با أشياء توضيح و تنبيه : مبدأ عالم خير محض است و « از خير محض جز نكويى نايد . » لذا آن چه از او صادر مىشود خير است و به هيچ وجه مشوب به شر نيست . شر رساندن براى اعمال غرض و تشفي خاطر و كينه توزى و امثال اين امور است . تعالى الله عن ذلك علوا كبيرا آرى نظام احسن عالم بدون شر نتواند بود يعنى شر بالعرض . همان طور كه در بناى خانه ات از آوردن سنگ و گل و برخاستن گرد و غبار و تحمل خستگىها ناچارى ، در نظام كيانى هم كه دريا لازم است و باد و وزيدن آن ضرورى است پيش مىآيد كه كشتى را هم در دريا غرق كند ، ولى اين شر عدمى است . علاوه بر اين ، نسبت به خير ، اقل قليل است و ترك خير كثير براى جلوگيرى از شر اقل قليل ، خود ، شر كثير است و بر مبدأ فياض سزاوار نيست . و انگهى شرور از اعدامند و به ماهيات كه حدود اشيائند و جهت نقص آنها منتسبند . از اين روى شرور مجعول بالذات نيستند چنانكه ماهيات مجعول بالذات نيستند . [3] زيرا آن چه از قلم صنع الهى صادر شده وجود است و



[1] كشف ساق كنايه از شدت امر و قيام مطلب و موضوعى هولناك است چنانكه در انجام كارى مهم آستين بالا مىزنند يا دامن به كمر مىزنند براى تسهيل در كار و وجه آن معلوم است .
[2] شرح فصوص قيصرى ، ص 177 ، ستون اول .
[3] خورشيد كه نور مىدهد اشعهء انوار او مجعول بالذات اوست نه حدود اشعهء آن . چه آن حدود از قوابل كه ظرفيت روزنها و منافذ است پديد آمدند ، از سعهء وجود مبدأ فيض كه شمس بىرنگ است و بىحد . بدين مثابه است ، شمس حقيقتدار وجود و وجودات پديد آمده از او كه اضافات اشراقيهء اويند . < شعر > اى برون از وهم و قال و قيل من خاك بر فرق من و تمثيل من < / شعر >

152

نام کتاب : ممد الهمم در شرح فصوص الحكم ( فارسي ) نویسنده : حسن حسن زاده آملى    جلد : 1  صفحه : 152
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست