شريعت زمانى نگذشت كه خلافت در ايادى فرزندان اميّه وعباس به سلطنت مطلقه تبديل شد وهمه مىدانند كه معاويه ، ربّ النوع فساد وشيطنت وتبه كارى از دست پروردگان دستگاه خلافت است . حكومت اين شخص دنياپرست همه فضايل ومكارم اخلاقى را محو نمود وچهره اسلام را به كلى تغيير داد ورجال تقوا وفضيلت را به جرم دوستى خاندان نبوت واهل بيت عصمت وطهارت ، به انواع بلايا مبتلا نمود ودر مقام از بين بردن رجال تقوا ، از هيچ جنايتى خوددارى ننمود وخلفاى بعد از او نيز در جنايتكارى اغلب دست كمى از او نداشتند .
بعضى از دانشمندان عصر ما معتقدند كه حضرت رسول ، شخصا على را بر ديگر صحابه ترجيح داده اند واو را لايق جانشينى خود دانسته اند واين كه اصحاب بعد از رحلت پيغمبر ديگران را بر على ترجيح داده اند واز عترت اعراض نموده اند ، دلالت دارد براين كه پيغمبر مردم را ملزم بر قبول خلافت على ننموده اند وعقيده شخصى خود را إبراز فرموده اند .
اين گفته اگر چه ظاهر فريبنده دارد ، ولى شخص با انصاف بعد از تأمّل وتدبّر در نصوص وظواهر دالهء بر خلافت مولاى متقيان ، به خوبى مىفهمد كه اين استنباط بىاساس واز اوهام واغلاط است .
عارف بارع محقق ، شيخ المشايخ مؤيد الدين جندي [1] در شرح بىنظير خود بر فصوص ابن عربى ، در بيان وشرح معنى « آل » فرموده است : « اما آله » - صلى الله عليه وسلم - فعبارة عن الأقارب الذين يؤول إليهم أموره - صلى الله عليه وسلم - ومواريثه العلمية والمقامية والحالية » . بايد توجه داشت كه آل محمد كه در تشهد ، درود بر آنان واجب است وداراى مقام عصمت وحبّ وعشق به آنها أجر رسالت است ودر حق آنان گفته است : « اهل بيتي أمان لأهل الأرض ومثل أهل بيتي ، كسفينة نوح ومن ركب فيها نجا و . . . » . وآيت تطهير در حق آنان وارد شده است ،

[1] تحرير اين مقدمه مصادف شد با رحلت ودرگذشت عزيزترين دوست ، برادر بزرگوار زميلي وسيدى ومولائى ، افضل العلماء المعاصرين وقدوة المجتهدين ونور بصر الموحدين فخر المتألهين سمّى جده خاتم المرسلين محمد ( ص ) ، المصطفى - اعلى اللَّه مقامه ونضّر وجهه - انما أشكو حزني وبثي الى اللَّه وأرجو من اللَّه ان يحشره مع أجداده الطاهرين ، از كثرت ناراحتى وشكست روحى حال ادامه مطالب منظور در خود نمىبينم ، لذا با اختصار اين مقدمه به پايان مىرسد .

90