نام کتاب : مشارق الدراري ( شرح تائية ابن فارض ) ( فارسي ) نویسنده : سعيد الدين سعيد فرغاني جلد : 1 صفحه : 85
موارد متعدد پيغمبر فرموده اند : « اللهم أدر الحق معه حيثما ما دار » لذا ابو القاسم بجلى از معتبرين عامه بنا به نقل ابن ابى الحديد ، گفته است : « لو سلّ علي سيفه عقيب وفاة رسول الله ونازع الناس في حقه ، لحكمنا بهلاك من نازعه ، لأنه صحّ عن الرسول : الحق مع علي مع الحقّ » [1] . نگارنده در صدد نقل روايات وارد از طرق عامه در مسأله امامت بر نيامده ام وبايد انصاف داد كه برخى از راويان از برادران عامه ، با زحمات وقبول مشقات در دوران حكام بنى اميّه وبنى عباس كه خصم ألدّ على واولادش بودند ، اين روايات را محفوظ از گزند نگهداشتند وفداكارى وشهامت آنها سبب شد كه كسى نتواند ايراد نمايد كه در دين به اين جامعى ، چرا مسأله امامت را صاحب شريعت مهمل گذاشت ، مگر معقول است كه نه كسى از پيغمبر در دوران نبوتش سؤال نمايد كه بعد از تو ، ما بايد از چه كس تبعيت نماييم ، آيا مردم بايد با رأى خود ، خليفه تعيين نمايند يا آن كه تعيين خليفه از شئون نبوت است ؟ اين كه در اين مسأله مهم نه كسى از حضرت سؤال نمايد ونه خود آن حضرت متعرض شود وبه كلى ومطلقا سخنى در اين أمر به ميان نيايد ، باور كردنى نيست وفقط شخص ضعيف وناقص عقلى مىتواند معتقد شود كه مطلقا در امر خلافت در دوران زندگى حضرت ختمى مرتبت ، سخن به ميان نيامده است . ابن فارض صريحا على را صاحب تأويل وباب مدينهء علم پيغمبر وبيان كننده حقايق قرآن وعترت را كه على فرد اكمل آنهاست ، قائم مقام نبوت دانسته است ، ارفع عارف كه در حق او گويد : « وخذ بالولا ميراث ارفع عارف » همان على است كه صاحب مقام تأويل وراسخ در علم ووارث مقام علم نبوت است . اين مقام از براى پيغمبر بالأصالة وبالذات وجهت على ، بالوراثة ثابت است ، لذا نزد عرفا عترت وارث مقام وعلوم واحوال آن حضرت مىباشند . ملاحظه ودقت شود در آن چه راجع به ابو بكر وعمر وعثمان گفته است . < شعر > فمن نصرة الدين الحنيفي بعده قتال ابى بكر لآل حنيفة وسارية الجاه للجبل النداء من عمر والدار غير قريبة < / شعر >
[1] شرح نهج البلاغه ، ابن ابى الحديد ، جلد اول ، ص 112 ، چاپ قاهره .
85
نام کتاب : مشارق الدراري ( شرح تائية ابن فارض ) ( فارسي ) نویسنده : سعيد الدين سعيد فرغاني جلد : 1 صفحه : 85