نام کتاب : مشارق الدراري ( شرح تائية ابن فارض ) ( فارسي ) نویسنده : سعيد الدين سعيد فرغاني جلد : 1 صفحه : 749
دعوى رأى و مذهب معيّن . يعنى : چون از وجهى توجه جملهء اهل ملل و نحل به حضرت الهيّت است ، پس نظر جمله به يكبارگى از حق و توجه به او ، كليل و مايل نيست ، و ايشان را به كلى بىكار شمردن ، وجهى ندارد و فكرهاى مردم در دعوى حقيقت هر رأيى و مذهبى و قبول آن و اقامت دلايل بر آن به كلى از حق روى نگردانيده است و ميل نكرده ، بلكه هر يك را وجهى و محملى خير به نزد من ثابت است و واقع . < شعر > و ما احتار من للشّمس عن غرّة صبا و إشراقها من نور اسفار غرّتي [1] < / شعر > احتار ، افتعل من قولهم : حار يحور حورا : رجع و انتقص ، و منه قوله - صلَّى الله عليه و سلَّم - نعوذ باللَّه من الحور بعد الكور ، اى : من النقصان بعد الزيادة . يعنى : ناقص و معيوب نشد به كلى آن كسى كه از سر غفلت از كمال اطلاق الهيّت من به سوى آفتاب و قبول او به الوهيّت ، ميل كرد و اين آفتاب پرست از آن جهت به كلى ناقص و معيوب نيست كه حال آن است كه روشنايى و تاب آفتاب ، از نور پيدا شدن طلعت من است ، كه اسم نور و اسم حيّ من است ، تا به حكم * ( وَلَه الْمَثَلُ الأَعْلى في السَّماواتِ وَالأَرْضِ ) * [2] ، چنان كه قرص و عين آفتاب را كه فرع و سايهء اسم نور و حىّ است بىوساطت حجابكى تنك ، به بصر تمام ادراك نمىتوان كرد ، و نظر بر او نمىتوان افكند ، هم چنين بىواسطهء تعيّنى اسم نور مرا به بصاير در نمىتوان يافت ، و لهذا مصطفى فرمود - صلَّى الله عليه و سلَّم - : « نور انّى اراه » و بغرّه ، و جبهة و وجه ، كنايت مىكنند از ظاهر اسم نور كه وجود ظاهر ساطع است بر جميع حقايق عالم در همه مراتب . پس از آن جهت كه وجود من حيث التوجه الايجادى ، مواجه جمله حقايق عالم است باستعداداتها الأصليّة ، وجه نام دارد و از جهت لمعان و فيضان و پيدايى
[1] في بعض النسخ : و ما اختار ، بدل و ما احتار . غرّة : غفلة . صيال : مال . اسفار : اشراق . غرّتى : وجهى . [2] الرّوم ( 30 ) آيهء 27 .
749
نام کتاب : مشارق الدراري ( شرح تائية ابن فارض ) ( فارسي ) نویسنده : سعيد الدين سعيد فرغاني جلد : 1 صفحه : 749