نام کتاب : مشارق الدراري ( شرح تائية ابن فارض ) ( فارسي ) نویسنده : سعيد الدين سعيد فرغاني جلد : 1 صفحه : 728
آن موجود كه شاهد آن حال و تغيّر و تبدّل او است ، به حقيقت مىبيند و به يقين مىداند كه از آن تغيّر و تبدّل احوال ، هيچ نقصانى و تفاوتى در عين وجود آن دو حال واقع نمىشود ، زيرا كه همه كس به يقين داند بىهيچ گمانى كه زيديّت زيد ، و حقيقت هستى او كه او به آن حقيقت هستى زيد است ، از طريان و اختلاف اين احوال از صحّت و مرض و قبض و بسط و غيرها هيچ نقصانى و تفاوتى نمىپذيرد . پس به هر حالى از اين احوال و خواص و آثار كه مشهود هر شاهدى است ، به زبانى فصيح به وحدت وجود زيد ، مثلا گواهى مىدهد مع تنوّع ظهوراته بصور الأحوال المختلفة ، و هم چنين هيچ تفاوتى ميان زيد و عمرو و بكر و خالد در وجود انسانيّت نتوانى يافت ، جز به اوصاف و احوال و اخلاق كه عوارض وجودند و در نظر مشهود مىشوند ، و هم چنين هيچ تفاوتى ميان ايشان و حيوان و زمين و آسمان ، و ما بينهما در وجود و جسميّت نتوان يافت ، جز به احوال و اعراض و اوصاف ، چون لطافت و كثافت و خشونت و لين و شدت و رخاوت و نشو و نما و حركت بالإرادة و نطق و غيرها ، و هم چنين هيچ تفاوتى ميان فلك و ملك و روح و جسم ، در نفس وجود ، نتوان ديد ، جز به احوال و اوصاف بساطت و تركيب و غيرهما ، پس اين جمله احوال و اوصاف كه مشهود خلق مىشوند ، از يگانگى وجود اخبار و اعلام مىكنند مر هر موجودى را به زبان فصيح ، و لكن سماع و فهم آن به قابليّت ، مشروط است . < شعر > و جاء حديثي باتّحادي ثابت روايته في النّقل غير ضعيفة [1] < / شعر > يشير بحبّ الحقّ بعد تقرّب إليه بنقل او اداء فريضة و موضع تنبيه الإشارة ظاهر بكنت له سمعا كنور الظَّهيرة [2] ) * يحتمل قوله : « و جاء حديثى . . . » أن يكون على لسان الجمع الإلهي ، فانّ
[1] في اكثر النّسخ : و جاء حديث في اتحادى ثابت . [2] < شعر > يار نزديكتر ز تست به تو تو ز نزديك او چرايى دور < / شعر >
728
نام کتاب : مشارق الدراري ( شرح تائية ابن فارض ) ( فارسي ) نویسنده : سعيد الدين سعيد فرغاني جلد : 1 صفحه : 728