نام کتاب : مشارق الدراري ( شرح تائية ابن فارض ) ( فارسي ) نویسنده : سعيد الدين سعيد فرغاني جلد : 1 صفحه : 723
بود ، در زير آن ديوار مزاج پنهان بود ، پس ارادت اصلى كه اول متعلَّقش ظهور كمالات اسمايى بود ، چنان اقتضا كرد كه اين دو يتيم نفس حيوانى و نباتى به غايت خودشان بالغ شوند و به تدريج آن گنج خودشان را از زير آن ديوار مزاج ، بيرون آرند . اين ايضاح آن سرّ و حكمت است كه تو كه ظاهر نفسى به سبب تقيّدت به ظاهر به آن نرسيده بودى و بر آن صبر نتوانستى كرد . پس مىگويد : در اين أبيات كه چون نفس ناطقهء من از حجب صور و مراتب بيرون آمد ، و آفتاب شهود و شعاع ظاهر وجود ، طالع شد ، ظاهر نفس ناطقهء من كه در اين عالم صغير انسانيّت ، صورت موسى - عليه السلام - است كه در عالم كبير بود ، متوجه عالم وحدت روح مجرّد من كه صورت خضر است - عليه السلام - تا به او متّصل و متحقّق شود ، احوالى كه ظاهرا در اين عالم كبير ميان موسى و خضر - عليهما السلام - واقع بوده بود ، صورت آن احوال را به اين تقرير كه كردم در اين عالم صغير انسانيّت خودم مشاهده كردم و غلام نفس امّارهء خودم را به مدد روح مجرّد خودم بكشتم ، بعد از آن كه سفينهء اخلاق و اعمال ظاهر خودم را از بيم شرّ غاصب عجب به نظر باطن استقلال كردم ، و به آن استقلال خرقش كردم ، و بعد از آن ديوار مزاج را كه به سبب مجاهدات ، ميل به خرابى نهاده بود ، از جهت اظهار احكام شرع و استخراج كمالات روح حيوانى و نباتى در نشأت برزخ و آخرت راست كردم و هر چيز كه موجب تميّز و مباينت بود ، ميان روح مجرّد و نفس ناطقهء من از ايشان جدا شد ، و هر دو به هم متحد شدند ، و من به حقيقت كمال ، جامع ميان ظاهر و باطن متحقق شدم ، و الله الموفق . < شعر > وعدت بإمدادي إلى كلّ عالم على حسب الأفعال في كلّ مدّة [1] < / شعر > و بعد از تحقق به مقام كمال و جمعيّت حقيقى و تكميل عالم صغير كه
[1] في بعض النسخ : وعدت بامدادى على كل عالم . . . على .
723
نام کتاب : مشارق الدراري ( شرح تائية ابن فارض ) ( فارسي ) نویسنده : سعيد الدين سعيد فرغاني جلد : 1 صفحه : 723