نام کتاب : مشارق الدراري ( شرح تائية ابن فارض ) ( فارسي ) نویسنده : سعيد الدين سعيد فرغاني جلد : 1 صفحه : 678
طبيعت ، اثرى در ايشان سارى است و به آن واسطهء به كمال يقين نمىرسد ميل مكن ، كه اينك اين علوم حقيقى كه مبنى بر حكمت و دلايل محكم كشفى و شهودى است و زايل كنندهء آن اوهام و ظنون و شكوك حاصل از حدس و فهم و قواى حسى است ، در پيش تو به تحرير و تقرير رسانيدم ، بفهم اينها و به تحقيق به اينها متوجّه شو تا بعين اليقين برسى ، و مپندار كه من اين علوم را به آن طريق يافتهام كه اهل تناسخ مىگويند و تقرير مىكنند كه اجزاى عالم ، در صدد ترقى و استكمالند ، و چون نفسى را در صورتى مزاجى عنصرى انسانى تحقق به كمالات تماما ميسّر ناشده ، از اين صورت عنصرى مفارقت افتد . اگر چنان كه حالة المفارقة خلقى و صفتى انسانى بر وى غالب بوده باشد ، در حال به صورتى مزاجى انسانى ديگر متعلَّق گردد و استكمال خود را ديگر باره متعرّض شود ، و آن چه در آن صورت اول از او فوت شده است از كمالات ، در اين صورت دوم حاصل كند ، تا آن گاه كه به درجهء ملائكه ترقى كند ، و حينئذ تمام كمالاتش بالفعل ، حاصل شده باشد و مر اين تعلق دوم را در صورت انسانى ديگر ، نسخ خوانند و اما اگر چنانچه حالة المفارقة ، خلقى يا صفتى حيوانى بر آن نفس غالب بوده باشد ، در حال به صورت حيوانى كه آن صفت غالب بر او از خصايص اوست ، متلبّس شود و باز در مراتب ترقّى سير كردن گيرد ، و تا باز به مرتبهء انسانى رسيدن و از آن جاش به درجهء ملكى ، ترقى ميسّر شدن و به كمال حقيقى خود پيوستن باشد كه بارهاى بسيار مر اين نفس را از صورتى به صورتى ، نقل و تحويل لازم افتد ، و اين تلبّس نفس انسانى را بعد المفارقة به هيأتى و صورتى حيوانى مسخ گويند ، و اما اگر حالة المفارقة غالب بر نفس ، خلقى يا صفتى نباتى باشد ، نفس در حال ، به صورت نباتى متلبّس گردد و آن را فسخ گويند ، و اگر به صورت جمادى متلبّس شود ، آن را رسخ خوانند و مجموع مذهب ايشان را مذهب نسخ و تناسخ گويند . پس مىگويد كه تو كه مسترشدى ، بدان كه مرا اين حقايق علوم از ذات خودم
678
نام کتاب : مشارق الدراري ( شرح تائية ابن فارض ) ( فارسي ) نویسنده : سعيد الدين سعيد فرغاني جلد : 1 صفحه : 678