نام کتاب : مشارق الدراري ( شرح تائية ابن فارض ) ( فارسي ) نویسنده : سعيد الدين سعيد فرغاني جلد : 1 صفحه : 651
إسم الكتاب : مشارق الدراري ( شرح تائية ابن فارض ) ( فارسي ) ( عدد الصفحات : 773)
به وجهى ديگر ، و الله المرشد . < شعر > كراماتهم من بعض ما خصّهم به بما خصّهم من ارث كلّ فضيلة < / شعر > كرامات اين عترت و صحابه و خوارق عاداتى كه از هر يك ظاهر شد ، بعضى است از آن چه مصطفى - صلَّى الله عليه و سلَّم - ايشان را به آن مخصوص گردانيده بود - صلَّى الله عليه و سلَّم - حصّه كه هر يك را داده بود از ميراث هر فضيلتى كه او را بود - صلَّى الله عليه و سلَّم - چنان كه در حق اهل بيت فرمود : از جمله حديثى مطوّل كه « إنّي تارك فيكم ثقلين أولهما كتاب الله فيه الهدى و النور و أهل بيتي أذكركم الله في أهل بيتي أذكركم الله في أهل بيتي » و در حق ابو بكر فرمود : « ما صبّ الله في صدري الا و صببته في صدر ابي بكر » يعنى : و الله اعلم ، من الدين و العلم و اليقين . و در حق عمر فرمود : « انّ الحق لنطق على لسان عمر » [1] و در حق عثمان فرمود كه :
[1] اين كه شارح علامه - اعلى الله مقامه - در مقام نقل حديث مجعول در حق اوّلى فرمود : يعنى و الله اعلم ، من الدين و العلم و اليقين ، با كمال رندى و زيركى اشاره فرمود به عدم صحّت اين قبيل از احاديث و مسلَّم نبودن اين روايات در حق اوّلى و دومى و سومى اخبار مأثور در حق اهل بيت يعنى على و فرزندان او از نسل صديقهء كبرى فاطمهء زهرا - صلوات الله عليها - به اين جهت كه پيغمبر در حديثى كه مسلم عند الفريقين است فرمودهاند : خداوند ذريّهء هر كسى را از نسل و صلب او قرار داده و ذرية و فرزندان من را از صلب على قرار داده است و در حق على همين بس . رواياتي كه در شأن اهل بيت به معنايى كه ذكر شد وارد شده است ، مورد اعتماد عامه و خاصّه است ، ولى همين روايات وارد در شأن اوّلى و دومى و سومى را اتباع بنى اميّه و جيره خواران خلفاى جور جعل كردهاند براى مقابله با رواياتي كه در شأن اهل بيت وارد شده است و برخى از علماى عامه نيز به مجعوليّت اين روايات تصريح كردهاند ، لذا محققان از عرفا مقام وراثت و ولايت كليهء مطلقه را خاص على - عليه السلام - مىدانند و بر طبق مأثورات مسلَّمه كثيرى از اولياى عرفان كه در امامت ، مشربى غير مسلك اماميه دارند ، ولايت كليه را به على و يكى از افراد عصمت الى يوم القيامة بر سبيل تجدد امثال ، اختصاص دادهاند و براى ديگران خلافت ظاهرى صرف قائلند چه آن كه : < شعر > عشق بازان ديگرند و عيش سازان ديگرند آن چه در فرهاد مىبينيم در پرويز نيست < / شعر > به اين معنا ناظم و شارح در موارد متعدد تصريح فرمودهاند و خلافت كليه را اختصاص به عترت يعنى على و اقطاب از صلب على و بطن صديقهء كبرى - عليهما السلام - دادهاند از قبيل : < شعر > و حز بالولا ميراث ارفع عارف غدا همّه ايثار تأثير همّة < / شعر >
651
نام کتاب : مشارق الدراري ( شرح تائية ابن فارض ) ( فارسي ) نویسنده : سعيد الدين سعيد فرغاني جلد : 1 صفحه : 651