كما قال - عليه الصلاة و السلام - : « علماء امّتي افضل من انبياء بني اسرائيل » و هر كس از ما كه امّت محمديم - صلَّى الله عليه و سلَّم - كه به حكم امرى و اذنى از جانب حق ، خلق را دعوت كند ، او به مقام و منزلت رسولى است از رسل و قائم مقام او در اين امّت ، زيرا كه رسول آن است كه مأمور باشد به دعوت ، و مرسل به قوم از براى دعوت بعد از دانستن اين علوم سه گانهء مذكور به خلاف نبى كه او مرتفع است به اين علوم سه گانه از ميان ساير خلق ، و متعبّد و مأمور به عمل به آن چه مىداند و مخبر مر خلق را ، نه به حكم امر به دعوت ، بل به حكم عموم رحمت بر خلق ، پس از اين جهت ، علماى حقيقى كه در اين امّتند ، ايشان به منزلت انبيايند ، و اولياى متمكَّن و مشايخ مرشد ، به حكم امر و اذن خاصّ از قبل حق تعالى ، به حق رسوليّت قيام مىنمايند . و الله المرشد .
< شعر > و عارفنا في وقتنا الأحمديّ من اولى العزم منهم آخذ بالعزيمة [1] < / شعر > و هر كس از ما كه امّت محمّديم كه او عارف باشد على الحقيقة به جميع اسما و صفات در اين وقت ما ، و آن عارف حقيقى ، احمدى السّير باشد به كمال متابعت و او از خداوندان عزم درست باشد در متابعت احمدى و سلوك شريعت و طريقت و حقيقت او ، و هيچ مقصد و مطلبش جز تحقّق به حضرت جمع الجمع نباشد ، و حكم هيچ اسمى مانع اين عزم درست او نيايد ، آن كس به آن عزم صحيح و حسن متابعت در آن مقام و منزلت است كه از ايشان اعنى از انبيا و رسل ، كسى كه او ملازم و گيرندهء عزيمت باشد ، يعنى قائم مقام اولو العزم من الرسل باشد در تحقّق به اين حضرت جمع الجمع المذكور ، فمن قوله : و عارفنا ، إلى قوله من اولى العزم ، مبتدأ ، و الباقي خبره .

[1] اولى العزم : قيل هم اصحاب الجد و الصبر و الثبات . و قيل المراد منهم : نوح و إبراهيم و اسحاق و ايوب و موسى و داوود و عيسى . و لكن بناءً على ، طريقتنا الحقّة اولو العزم من الأنبياء هم الذين لهم الشريعة و الكتاب .

647