responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : مشارق الدراري ( شرح تائية ابن فارض ) ( فارسي ) نویسنده : سعيد الدين سعيد فرغاني    جلد : 1  صفحه : 620


و محقق نشود ، حمد و ثنا و تمجيد و ذكر حق به هر يك از آن اسما و صفات و نعوت ، مقيّد باشد به خصوصيّت هر اسمى و صفتى و نعتى . اما چون آن سرايت و اعطاى جمعيّت و اشتمال مر هر يك از آن اسما و صفات را ، و يك رنگ ساختن همه را به آن جمعيّت و اشتمال كه مضاف است به اين مفاتيح مشهود معلوم شود ، حينئذ به هر اسمى و به هر يك صفتى كه حضرت ذات را به آن حمد و ذكر كنند ، به بزرگوارى از آن هر يك جامع جملهء محامد باشد كه در همه موجود است ، و خود جز چنين حمدى و تمجيدي سزاى جناب كبرياى حضرت نتواند بود .
پس معلوم شد كه اين مفاتيح از حيثيّت اين طلوع در اين مشارق مسالك تمجيد از چه وجهند . و الله المرشد .
و ديگر آن مفاتيح از حيثيّت آن طلوع از مشارق مذكور ، ملائك نصرتند ، يعنى چون همهء تأثيرات و تصرفات ، مضاف به اسماى حق و مظاهر ملكى ايشان است ، پس هر گاه كه مرا ، در دفع و قمع دشمنى ظاهرى از كفّار و متمرّدان ، يا دشمنى باطنى ، چنان كه شيطان ، به مددى و نصرتى احتياج افتد ، عين آن مفاتيح از آن مشارق طلوع كنند ، و به صورت ملائكهء مسوّمه و منزله و مردفه ، كه در قرآن مذكورند ، نصرت مرا متصدى شوند ، يا به صورت غلبه و قوّت و مكنت ، از نفس و قواى من سر برزنند و مدد و نصرت من كنند ، تا شيطان خصوصى من ، على الخصوص به آن مكنت منقاد من گردد ، و بر دست من مسلمان شود ، چنان كه « أسلم شيطاني على يدي » در خبر مشهور آمده است . پس آن مفاتيح ملائك نصرت از اين جهت آمدند ، و اين أبيات گذشته و آينده ، همه به زبان حقيقت محمدى ، گفته است لا غير .
< شعر > و منبعها بالفيض في كلّ عالم لفاقة نفس بالافاقة اثرت [1] < / شعر >



[1] يعنى اصل و معدن فيضان كمالات وجودى و شهودى اين اسما و منبع ظهور جواهر حقايق و معارف ، مقام جمعى انسانى است كه كليهء مراتب و مشاهد و عوالم غيبى و شهودى و درجات الهى و كونى را در بر دارد و كمال استجلاء از ظهور تمامى حقيقت كليهء انسانى حاصل آيد : < شعر > « خورشيد بهر برجى فيروز و بهى باشد ليكن كر و فرّ خود در برج حمل دارد » < / شعر > نفس انسانى با آن كه بحسب عين ثابت به خرقهء هزار بخيه ، « الفقر احتياج ذاتى » متلبّس است ، ولى به واسطهء نيل به مقام كمالى و رتبه و منصب تمامى و از آن جهت كه رقائق نسب او با ساير عوالم متحقق گشته و عين ثابت به جميع قابليات داراى مقام سيادت و جامعيّت است و از ناحيهء كمال سعت قابليّت به حسب مظهريّت نسبت به كافهء اسماى الهيّه در عين فقر ذاتى و فاقهء جبلي اقتضاى جمع أضداد نموده و علم استغنا و تاج سلطنت - الفقير لا يحتاج الى الله - را مالك گشته .

620

نام کتاب : مشارق الدراري ( شرح تائية ابن فارض ) ( فارسي ) نویسنده : سعيد الدين سعيد فرغاني    جلد : 1  صفحه : 620
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست