نام کتاب : مشارق الدراري ( شرح تائية ابن فارض ) ( فارسي ) نویسنده : سعيد الدين سعيد فرغاني جلد : 1 صفحه : 615
ملكوت به جهت تكميل مراتب جز اين وسطيّت اين عالم كه در معراج به من مخصوص بود نشايد كه باشد . پس چون اين مفاتيح كه از حضرت احديّت جمع و اكمليّت منتشيند ، به علوم و اسرار و احكام و آثارى جمعى كمالى كه به ايشان از آن حضرت همراه است در موضع خود ظاهر شدند ، و منشأ ايشان به من و حقيقت من كه محمدم - صلَّى الله عليه و سلَّم - متعيّن شده بود ، پس علوم و اسرارى كه با ايشان همراه بود ، همه بر ترجمگى احوال و حكايت اخلاق و اوصاف من مقصور بود ، لا جرم آن علوم و اسرار در اين وسط ملكوتى به صورت قرآن ، كه جامع علوم اولين و آخرين ، و حكايت و بيان تفاصيل احوال من است در اين موضع مصوّر و ظاهر شد ، متصدى مر تكميل و تربيت جملهء عالم و عالميان را عموما ، و متعرّض مر نزول را به من براى تكميل متابعان من خصوصا ، و لهذا لقب خود را به اين اوصاف اظهار كرد ، اعنى تنزيل و تربيت و تكميل همه عالميان ، كما قال ، عز من قائل : * ( لَتَنْزِيلُ رَبِّ الْعالَمِينَ ) * [1] پس چون مقربان حضرت مثل جبرئيل و غيره - عليهم السلام - اين علوم را از اين موضع كه وسط عالم ايشان است ، به حسب استعداد خود تلقى نمودن گرفتند و خصوصا جبرئيل كه حامل تنزّل آن تنزيل بود ، در آن مقام وسطاى ملكوتى كه به حكم آن مفاتيح و جمعيّت ايشان منصبغ بود ، به دراست و به فهم آن اسرار قرآنى مشغول شد ، لا جرم آن مفاتيح به حكم تلبّس به آن مقام وسطى ملكوتى ، مدارس تنزيل آمدند ، اعنى مواضع دراست جبرئيل و غير او مر تنزيل را ، و ديگر چون علومى و اسرارى جمعى كمالى قرآنى و غير قرآنى كه خلاصه و جامع جملهء علوم اولين و آخرين است ، و آن مفاتيح حامل و شامل آن است در اين عالم ملكوت ، بل همهء عوالم ترجمهء احوال من است و مكمّل امّت من ، و فهم و درايت آن على ما هو عليه ، به من مخصوص است ، و به آن سبب