نام کتاب : مشارق الدراري ( شرح تائية ابن فارض ) ( فارسي ) نویسنده : سعيد الدين سعيد فرغاني جلد : 1 صفحه : 601
إسم الكتاب : مشارق الدراري ( شرح تائية ابن فارض ) ( فارسي ) ( عدد الصفحات : 773)
پس مىگويد : كه اسم قائل كه اثرى از آن مفاتيح مذكور است ، به سبب تحقق به او ، من حيث اول مقام الإحسان ، بر نفس سيّار به اين نوع لطايف كه مدرج است در اين اخبار نبوى ، ظاهر مىگردد ، و او را به اين مفهومات و اسرار به غايت كمال خودش مىرساند . و دوم ، از اين مفاتيح به واسطهء اين تحقق مذكور ، بعضى به صورت وظايف منحت ، اعنى عطاياى اسمايى ظاهر مىشوند ، يعنى در اين عرض درجات مقام إحسان كه سيّار به حقيقت « كنت سمعه و بصره و لسانه و يده » تحقق مىيابد ، هر دم از تفاصيل و فروع اسم سميع و بصير و قائل و امثال ايشان ، بر نفس او حكم و خاصيّت و علومى خصوصى اسمى ديگر ظاهر مىشود كه هر يك از آنها وظيفهء عطايى مىباشد كه به نفس او مىرسد ، و از آن لذت و راحت مىيابد ، و غنايى و كماليش به وصول آن وظيفة حاصل مىآيد و اين وظايف ، همه از راهگذر اين اخبار نبوى مذكور ، به اين نفس مىرسد ، چون حديث « كنت سمعه و بصره » و خبر « ان الله قال على لسان عبده ، سمع الله لمن حمده » و امثال اين ، لا جرم اثرى از اين مفاتيح كه از راهگذر اين اخبار به نفس مىرسد ، به صورت وظايف منحت ، اعنى : فهم علوم و اسرار اين اخبار ، پيدا مىآيد . و سوم ، از راهگذر اين اخبار نبوى مذكور ، آن چه از اين مفاتيح ، بر نفس اين سيّار روشن مىگردد ، صحايف اخبار است ، مرادش از اين - أحبار - و الله اعلم ، علماى طريقت و حقيقتند كه به واسطهء تحقّق به اين مقام إحسان ، أبواب فهم اسرار و معانى اخبار نبوى ، بر دلهاى ايشان گشاده شده است ، تا در آن باب درهاى ثمين سفتهاند ، و سخنهاى متين گفته و بعضى را از آن ، مدوّن [1] كرده و در صحف نوشتهاند ، و بعضى را متابعان ايشان ضبط كردهاند و در كتب ثبت كرده ، پس جملهء اين صحايف كه از اين أحبار و علماى حقيقت