حكم كمال استعدادى اصلى غير مجعول كه در باطن او است ، به كلى از خود و جملهء حظوظ و صفات خود ، اعراض كند و به عزمى راست درست كه مقتضاى استعداد او است ، به حضرت جمعيّت موجدش باز گردد ، و به شهود آن حضرت برگزيده و پسنديده شود و حينئذ اين صورت عنصرى مذكور و چشم و گوش و زبان و دست او ، مظهر و آيينهء آن كمال پيدايى و تمام ظهور به صورت جمعيّت هر يك از آن اسما باشد ، پس رجوع چنين نفسى ، عين تشريف آن اسما آمد ، چه تمكَّن ايشان از كمال تحقّق به اين شرف كه گفته شد ، به اين رجوع و انابت منوط و مربوط است .
< شعر > نجائب آيات غرائب نزهة رغائب غايات كتائب نجدة [1] < / شعر > الرغيبة : ما يرغب اليه ، و هي كالسّكينة ما يسكن النفس و القلب به ، ثمّ استعمل في العطاء الكثير المرغوب اليه ، و المراد بها هنا الأوّل الأصل ، و الكتيبة : الجيش ، و النجدة : القوّة و البأس ، و هذا البيت ايضا خبر مبتدأ محذوف .
يعنى : اين اسماى ذات مذكور ، بعد از يافت اين تشريف ، مراكب برگزيدهء آياتند ، أعنى ، تجلَّيات ذاتى و علوم غيبى ، زيرا كه چون اين اسما ، به وساطت نفس و صورت اين كامل به غايت كمال و شرف خودشان رسيدند ، بعد از اين ، ايشان را از اين حيثيّت كماليّت سرّ اين كامل ، هر دم به حضرت غيب الغيب كه كنه ذات است ، عودى لازم است و آن جا به حكم السير في الله ، در تفاصيل بىنهايتى و درجات اكمليّت آن حضرت ، سيرى واقع و از آن جا با نتايج و ثمرات آن سير از علوم كلَّى و تجلَّيات اصلى ذاتى كه آيات أكمليّت ذاتند و آيت * ( لَقَدْ رَأى من آياتِ رَبِّه الْكُبْرى ) * [2] عبارت از ايشان است باز به حكم نشأت به اين صورت رجوعى [3] و

[1] نجائب الآيات : أفضلها . النجدة : الشّدة و البأس .
[2] النجم ( 53 ) آيهء 18 .
[3] برو ، بر او ظهورى . . . - خ ل - .

583