نام کتاب : مشارق الدراري ( شرح تائية ابن فارض ) ( فارسي ) نویسنده : سعيد الدين سعيد فرغاني جلد : 1 صفحه : 582
قوله : باطنا هاهنا ، منصوب على الظرفيّة ، متعلَّق بصادق العزم . و مشرّف گردانيدن مر اين اسماى ذات را كه مفاتيح غيبند به تمكين از كمال پيدايى كه مطلوب اول بود صادر از جانب كسى است كه آهنگ و قصد درست ، راست كرده باشد در باطن و سرّ خود به حكم استعداده الأصلي به سوى تحقّق به أعلى درجات مقام الكمال ، چنان كه هيچ چيزى كان ما كان ، روى او را از آن توجّه نگرداند و تا رسيدن به آن غايت به هيچ چيز باز ننگرد ، نصّ * ( ما زاغَ الْبَصَرُ وَما طَغى ) * [1] بيان آن صدق عزم و صحّت سير است و اين تشريف مذكور ، انابت نفسى شريف است كه اين عزم و سير مقتضاى استعداد كامل او است كه باطن همهء بواطن است ، و اين نفس شريف به اين انابت و صدق عزم ، به شهود كامل مطلق ذاتى كه منشأ و جامع همه شهودها است ، برگزيده و مرضىّ گشته ، و مراد از اين نفس ، و الله اعلم ، نفس محمدى است - صلَّى الله عليه و سلَّم - يا نفس وارث حقيقى او ، يعنى شرف و كمال بزرگوارى اين اسما در تحقق ايشان است [1] به كمال پيدايى من حيث جميع المراتب ، و به تمام ظهور هر يك نيز به خواصّه و آثاره ، به صورت جمعيّتى كه مقتضاى « فأحببت أن اعرف » بود و مظهر و آيينهء آن ، كمال پيدايى و تمام ظهور به صورت جمعيّت ، جز اين صورت عنصرى محمدى يا صورت وارث حقيقى او كه جامع جملهء اسما و صفات و مراتب است ، نمىتوانست بود ، چه غير اين صورت ، به كلَّى از غلبهء حكم اسمى يا صفتى يا مرتبه اى ، خالى نبود و مظهريت هر يك به حكم آن غلبه مشوب بود ، چنان كه در ديباچه و اثناى شرح ، تحرير و تقرير آن بارها كرده شده است ، و باز اضافت اين مظهريّت جمعى كمالى مذكور به اين صورت انسانى معيّن هم ، موقوف است ، بر آن كه نفس شريف او به
[1] مراد از وراث حقيقى او ، حضرت ولايتمدار خاتم ولايت محمديّه على و ذريّهء او از اولياى محمديين كه به مهدى موعود ( عج ) منتهى مىشوند و أخبر ( ص ) عن وجودهم بقوله : « و آخرهم قائمهم » . [1] النجم ( 53 ) آيهء 17 .
582
نام کتاب : مشارق الدراري ( شرح تائية ابن فارض ) ( فارسي ) نویسنده : سعيد الدين سعيد فرغاني جلد : 1 صفحه : 582