نام کتاب : مشارق الدراري ( شرح تائية ابن فارض ) ( فارسي ) نویسنده : سعيد الدين سعيد فرغاني جلد : 1 صفحه : 578
دعوت اگر به اين شروط قيام ننمايد و در معرض خلاف و طعن و انكار قوم ، زود به دعا و نفرين و اعراض از ايشان ، پيش از نزول وحى و الهامى خاصّ ، مبادرت نمايد و در تصريف اين اسما ، به اهلاك و إتلاف قوم تعجيل كند ، مقام دعوتش مهمل و معطَّل ماند ، و حينئذ حق اين مقام تمام نگزارده باشد . و مصداق اين قضيّه حكايت حال يونس است - على نبيّنا و عليه السلام - كه چون به اين شرايط قيام ننمود و در اعراض از قوم تعجيل فرمود ، لا جرم در معرض عتاب و ظنّ * ( أَنْ لَنْ نَقْدِرَ عَلَيْه ) * [1] افتاد و به توبه و استغفار محتاج گشت ، پس از اين جهت مقام دعوت ، مقام توقيف تصريف اين اسما آمد بر اذنى و وحيى خاص ، و در مقام دعوت اخبار از چهار چيز از لوازم است . اول ، از مقام إحسان از حقيقت ذات و اسما و صفات مدعو إليه و دوم ، از طريق سير از خود تا به آن حضرت و از شرايط و موجبات وصول در آن طريق ، و آن بر دو قسم است : قسمى ، به باطن حواس و قواى نفس تعلَّق دارد در مقام ايمان و آن تحسين هيئات و فعال نفسانى است ، و تبديل اخلاق ذميمهء او به اوصاف حميده و تحقّق به حقايق ايمانى كه وصول به حضرت مدعوّ إليه ، بر آن موقوف است ، كما قال - عليه السلام - : « و الذي نفس محمد بيده لا يدخل الجنّة إلَّا حسن الأخلاق » . و قسمى ديگر به ظاهر بدن و قواى بدنى متعلق است ، و ميزان آن احكام شريعت است از نماز و روزه و زكات و حجّ و مداومت بر انواع اذكار و ملازمت مجاهدات و رياضات كه به مقام اسلام باز بسته است . و اما چهارم چيز از آنها كه از لوازم مقام دعوت است ، قوّت قهر ، و دفع موانع سلوك و وصول است از نفس و شيطان و غيرهما . پس بنا بر اين قضيّه مىگويد : كه چون اين اسماى ذات مذكور در آخر كار ، از