responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : مشارق الدراري ( شرح تائية ابن فارض ) ( فارسي ) نویسنده : سعيد الدين سعيد فرغاني    جلد : 1  صفحه : 557


تبعيّت ادراك ايشان در حضرت احديّت جمع ، به حسب الكمال الذاتي من كلّ وجه ، دريافته شود . اما علم و معرفت اين حضرت جمع ذات من به وساطت معرفت اسما و ادراك خصايص و آثار ايشان در مراتب علمى باشد كه صحّت و مطابقت آن از وجهى باشد دون وجهى ، لا من جميع الوجوه ، هم چنان كه كسى خود را بر خوابكى سبك دارد و از حضورى تمام نخسبد ، و در آن حال صورت واقعه اى ببيند ، هر چند از آن وجه كه غيبت او تمام نبوده است ، آن واقعه صحيح باشد و آن صورت كه ديده است مطابق واقع بود و به زيادت تغيير و تعبير محتاج نباشد ، و ليكن از آن وجه كه آن چيز را در عالم خيال به حسب خيال خود ديده است ، از قيدى و جزئيّتى خالى نباشد ، و از اين وجه حكم تعبير در آن حقيقت رؤيا اندك تغييرى بكند ، و زيادت و نقصانى بدو متطرّق تواند شد .
پس هم چنين حقيقت و مسمّا را من حيث الأسماء ، دانستن از قيد و حكم خصوصيت هر اسمى ، خالى نتواند بود ، لا جرم از حكم جمعيّت و اشتمال ذات بر همهء اسما و اشتمال هر اسمى نيز بر باقى اسما در حضرت ذات ، غافل و محجوب ماند و ذلك معنى قوله : و ذكرى بها ، اى علم ذاتى و إدراكها بواسطة الأسماء و وراء حجبها رؤيا توسّن هجعة ، اى كرؤيا صاحب توسّن في هجعته . - في هجعة - خ ل - .
< شعر > كذاك بفعلي عارفي بي جاهل و عارفه بي عارف بالحقيقة < / شعر > و هم چنين شناسندهء ذات من به واسطهء فعلى و صنعى از افعال و صنعهاى من هم چون خلق و تصوير و رزق و امثال آن به حقيقت اين جمع وحدت ذات من جاهل است زيرا كه فعل و صنع ، ظهور جملهء تجلَّى وجودى است [1] در آيينهء



[1] . ظهور حكم تجلَّى وجودى است - خ ل - .

557

نام کتاب : مشارق الدراري ( شرح تائية ابن فارض ) ( فارسي ) نویسنده : سعيد الدين سعيد فرغاني    جلد : 1  صفحه : 557
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست