responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : مشارق الدراري ( شرح تائية ابن فارض ) ( فارسي ) نویسنده : سعيد الدين سعيد فرغاني    جلد : 1  صفحه : 552


گرداند و حكم وحدت و اجمال بر آن فيض مددى غالب مىباشد ، و حكم كثرت و تركيب بر اين صورت تفصيلى من كه عالم است ، مستولى و از اين جهت مباينت ميان آن فيض مددى ، و اين قابلش كه حقيقت [1] عالم است ثابت است ، لا جرم واسطهء بينهما كه او را به هر دو جانب نسبتى باشد ، ناگزير است .
آن واسطه اين صورت اجمالى عنصرى من است كه به حكم اجمالى و غلبهء حقيقت اعتدالى كه ظلّ وحدت است در مزاج اين صورت عنصرى او را به آن فيض مددى ، مناسبت قوى است و از روى تركيب ، صورتى به اين صورت تفصيلى كه عالم است نسبت درست ، لا جرم آن فيض مددى جز به وساطت اين صورت اجمالى عنصرى من به اين صورت تفصيلى من نمىتواند رسيد ، و چون آن فيض از اجمال به تفصيل پيوست و به كمال خود رسيد ، باز به حكم * ( وَإِلَيْه يُرْجَعُ الأَمْرُ كُلُّه ) * [2] رجوعش به همان حضرت جمعيّت لازم مىافتد ، پس راه گذر آن فيض در وقت اين رجوعش با مزيد خواص و كمالات ، باز جز همين صورت اجمالى عنصرى من نمىتواند بود ، پس در آن حال كه به جهت امداد فيضى وجودى - پس در آن حال كه فيض وجودى به جهت مددى خاصّ - خ ل - از حضرت اين باطن حقيقت خودم تعيين مىكنم ، تا آن فيض للطفه در تنفّس من ، سارى مىشود ، و آن دم روح تنفّس من آن فيض مىباشد ، پس از راه گذر تنفّس من ، به عبير و عنبر و مشك و زعفران سوده مىرسد و انفاس همه را معطَّر مىگرداند ، و باز به آن انصباغ به بوى خوش و ديگر خواص و كمالات عزم عود مىكند ، تا من به واسطهء همان فيض ، آن بوى خوش خودم را كه به آن فيض همراه شده است ، به اين صورت عنصرى خودم مىرسانم ، تا آن بوى خوش خود را هم من در مىيابم ، و به آن از شهود حقيقت خودم لذت و راحت و برخوردارى



[1] حقيقت . . . ثابت و از اين جهت از واسطه . . . م .
[2] هود ( 11 ) آيهء 123 .

552

نام کتاب : مشارق الدراري ( شرح تائية ابن فارض ) ( فارسي ) نویسنده : سعيد الدين سعيد فرغاني    جلد : 1  صفحه : 552
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست