responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : مشارق الدراري ( شرح تائية ابن فارض ) ( فارسي ) نویسنده : سعيد الدين سعيد فرغاني    جلد : 1  صفحه : 435


و اى آتشى كه از شوق آن حضرت در قوا و اعضاى باطن من افتاده اى ، راست گردان كژيها و خميدگيهاى استخوانهاى پهلوى مرا به ازالت آثار آن آمال مذكور ، چه هنوز راست نشده‌اند ، أعنى اثرى از آن آثار در ايشان باقى مانده است ، و كژى ظاهر استخوان را چون خواهند كه راست كنند ، در آتش ظاهرش درآورند و چون كژى استخوان اين جا معنوى است ، لا جرم به حكم نسبت آتش معنوى را به راست كردن وى بر گماشته است .
< شعر > و يا حسن صبري في رضى من أحبّها تجمّل و كن للدّهر بي غير مشمت [1] < / شعر > و اى حسن صبر من بر مقاسات شدايد عشق از براى زوال و فناى آثار آن آمال در راه رضاى آن كسى كه حضرت او را دوست مىدارم و ارادت و رضاى او در حمل آن شدايد است از بهر ازالت آثار آن آمال ، تو اى حسن صبر من جمال خود بنما و ثابت باش ، تا از من به نزد غيرى شكايتى واقع نشود و پناه در آن شدت هم به حضرت معشوق برم ، چه معنى صبر جميل اين است و تو نيز كه حسن صبر منى ، چنان باش كه مر دهر را به حال من به واسطهء شكايتى به غيرى شماتت كننده نباشى .
مراد از دهر اين جا عالم است و عالميان ، يعنى اگر صبر جميل نباشد ، تواند بود كه در وقت غلبات شدايد عشق ، جزعى از من به نزد غيرى واقع شود و آن موجب بعد من گردد و آن گاه عالم و عالميان كه به كلى به داغ خلقيّت و غيريّت خود را موسوم مىيابند و از آن جهت كه من خود را در ظلّ جناح حضرت معشوق و حقيقت او پنهان كرده‌ام ، ميان من و عالم و عالميان عدم مناسبت و ملايمت كه معنى دشمنى است ثابت است ، از حال من و آن بعد آگاهى يابند و به آن شادمانى اظهار كنند ، كه شماتت در لغت اظهار شادمانى دشمن است به سبب نكبت و بلايى كه به دشمن رسد ، پس مىگويد كه تو كه صبرى ، تجمّل كن تا



[1] تجمّل : لا تظهر الذّل و المسكنة و هو من قولهم تجمّل بالصبر .

435

نام کتاب : مشارق الدراري ( شرح تائية ابن فارض ) ( فارسي ) نویسنده : سعيد الدين سعيد فرغاني    جلد : 1  صفحه : 435
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست