نام کتاب : مشارق الدراري ( شرح تائية ابن فارض ) ( فارسي ) نویسنده : سعيد الدين سعيد فرغاني جلد : 1 صفحه : 377
روى نمايد و واردات دست دهد ، چون تو هنوز صاحب تلوينى ، و در گرمى سير و سلوكى بر تحول احوال و اضطراب امر بدايت واقف نيستى ، و كار فترتها و حجابها كه بر سالك طارى مىشود ، نيازموده اى و از آن در پوشش غفلتى ، زنهار براين پوشش غفلت و كار ناآزمودگى موقوف مباش ، و در كار مجاهدت و سلوك و جدّ و اجتهاد فاتر مشو ، و بر احوال و احكام بدايات اعتماد مكن ، و به آن معجب مباش و به آن سبب اعجاب اگر بنا بر حالى از آن احوال به حكم مناسبتى حسّ تو را صورتى خوش آيد ، اعتماد بر آن كه تو را حالى شريف هست به حسّ خود و حسن آن صورت ، مفتون و مقيّد مشو كه بدان واسطه ، أبواب امداد و مزيد ، بر تو بسته گردد و چون مدد منقطع شود ، ناگاه تفرقه و حجاب و حرمان گرفتار باشى ، چنان كه أكابر از آن حال استعاذت نموده و گفتهاند كه : « نعوذ باللَّه من التنكَّر بعد التعرّف و من الحجاب بعد التجلَّى » ، پس از اين جهت در پوشش غفلت و عدم تجربت خود را از اعجاب و تعلق صيانت كن . < شعر > و فارق ضلال الفرق فالجمع منتج هدى فرقة بالاتّحاد تحدّت [1] < / شعر > و مفارقت كن گمراهى تفرقه و پراكندگى خاطر را كه به سبب آن تعلَّق و تعشّق مقيّد بر تو طارى خواهد شد ، و خاطر و همّ خود را به توجه به حضرت معشوق حقيقى جمع دار ، چه اين جمع همّ و آزادى آن قيود را نتيجه [2] و فايدهء راه راست گروهى است كه به تحقق به مقام اتحاد متحدى و متصدّيند . المراد بالفرق هنا تفرقة الخاطر ، و بالجمع جمع الهمّ - و التفرّع للتوجّه الخالص إلى حضرة قدس المحبوب . < شعر > و صرّح بإطلاق الجمال و لا تقل بتقييده ميلا لزخرف زينة [1] < / شعر >
[1] الزخرف : أصله الذهب ، ثم يراد به التزيين و التحسين الخارجي ، يعبّر عنه بالفارسية : زينت و زيور . [1] تحدّت ، من تحدّاه : تشبه به ، و جاراه . [2] چه اين جمع هم و آزادى از قيود ، نتيجه . . . خ م .
377
نام کتاب : مشارق الدراري ( شرح تائية ابن فارض ) ( فارسي ) نویسنده : سعيد الدين سعيد فرغاني جلد : 1 صفحه : 377