responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : مشارق الدراري ( شرح تائية ابن فارض ) ( فارسي ) نویسنده : سعيد الدين سعيد فرغاني    جلد : 1  صفحه : 339


مقامات سلوك خواند ، و رسته شو از ظلمها و شرهاى دعويهايى كه صدق ايشان قصد شنوانيدن مردم است از جهت محبّت جاه .
العوادي ، جمع عادية ، من قولهم : دفعت عن فلان عادية فلان ، أي ظلمه و شرّه و منه عوادي الدهر ، أي عوايقه .
يعنى : چون سالك را در اثناى سلوك و مرور بر مقامات پيش از آن كه از آفات و حظوظ و شربهاى پوشيدهء نفس تمام خلاص يابد و از غوائل آن ايمن شود ، مىباشد كه احوال و واردات كه از مقتضيات هر مقامى است ، روى نمودن مىگيرد و از عجايب عالم ملكوت بروى چيزها منكشف مىشود ، نفس به طريق استراق از آن آگاهى مىيابد و شربى و حظَّى كه از حبّ جاه و منزلت عند الخلق در باطن وى كامن است ، در حركت مىآيد و مىخواهد كه آن حال و وارد و كشف شريف را وسيلت سازد در استيفا و تحصيل آن حظ و شرب خويش .
پس نفس حينئذ اظهار آن را به طريق گفتگوى و تقرير بر سالك مىآرايد و تقريرات و معارف و إخبارات مشايخ را از احوال و مشاهد خودشان به استشهاد بر سالك عرضه مىنمايد ، تا داعيهء گفتگوى و اظهار و ارادتش قوى مىشود ، و به كلَّى خود را به آن مشغول مىكند و حظوظ نفس از آن ميان ، به وى مىرسد و آن موجب حجب مظلم و سدّ أبواب مريد سالك مىگردد ، و او مىپندارد كه چون در دعوى تحقّق به احوال و مقامات ، مراعات صدق به تمامى مىكند ، ضررى از آن به وى عايد نشود و آگاه نيست كه در عين آن صدق ، نفس او را قصد سمعت و ريا است ، از جهت حظَّ جاهى كه او را در آن حاصل است كه مردم او را سالك صاحب مقام و عارف تمام شمرند و به آن سببش عزيز و محترم دارند ، پس مسترشد را از اين نكته و قصد اخبار و انذار مىكند و مىگويد كه مپندار كه با آن كه تو خود را به اين داعيهء گفتگوى و تقرير معرفت در معرض چنين خطرى مىافكنى ، از عهدهء حق بيان در اين معارف و تمام تقرير و تحقيق و تحرير هر معنيى بدر توانى آمد ، بلكه واقع غير پندار تو است ، چنان كه در اين بيت آينده

339

نام کتاب : مشارق الدراري ( شرح تائية ابن فارض ) ( فارسي ) نویسنده : سعيد الدين سعيد فرغاني    جلد : 1  صفحه : 339
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست