نام کتاب : مشارق الدراري ( شرح تائية ابن فارض ) ( فارسي ) نویسنده : سعيد الدين سعيد فرغاني جلد : 1 صفحه : 317
عين ابعاد و إضلال بود ، و از اين جهت ناملايم مىنمود و به صورت دشمنى پيدا مىبود ، چون به اين حضرت جمع وجودى و وحدت حقيقى و كثرت نسبى او متحقّق شدم و از اين جا نظر كردم ، آن جمله صور كثرت كه آن گاه در مراتب به صفت نقص ظاهر بودند ، اكنون همه را اين جا به صورت كمال ظاهر ديدم ، چه آن جمله صور كثرت و انحرافات در اين شهود مقام جمعى در بايست بودند ، از جهت كمال احاطت و پيدايى . لا جرم اكنونم معلوم شد كه آن اقامت معشوق نفس مرا در حال حجاب و قيد مراتب ، دشمنى نبوده است از او در حق من ، و هو معنى قوله : « و ما أسلفت قلى » بلكه آن را عين دوستى يافتم ، چه مدد و مكمّل من بودند ، پس بر آن اقامتش شكر بسيار مىگويم و چون اين كمالات مذكور همه به حضرت معشوق و كمال پيدايى او عايد بودند و حصول و ظهور اين نظر كمال نيز به سبب اتّحاد مذكور بود و اتّحاد ، ثمرهء صدق و ثبات من بود در محبت و صبر بر مقاسات شدايد او ، و علامت صدق من در محبّت اين شكر بسيار است كه مىگويم بر آن نعمت ، اقامت مرا در مراتب و رؤيت آن نعمت لا جرم حضرت معشوق نيز به حكم وعدهء * ( لَئِنْ شَكَرْتُمْ لأَزِيدَنَّكُمْ ) * [1] مرا به مزيد برّ و انعام از جهت آن مخصوص گردانيد ، و اين اذن رجوع باز به مقام تفرقه كه مستلزم كمالات بسيار است ، به جهت ارشاد طالبان و تحقّق به مقام تمكين و إلهام بخشيدن ، تا به شرائط و آداب ارشاد تمام قيام نمايم ، از جملهء آن انعام و برّ است ، و از آداب ارشاد يكى آن است كه اينك من به آن قيام مىنمايم . و اول درس مستر شدان ذكر مجاهدات و تحقق به مقامات و ثمرات آن بر وجهى كلَّى اجمالى تقديم كنم ، تا هم سبب تسهّل تجرّع مرارات ناكاميهاى سالك شود ، در سلوك راه فنا و تحقق به آن وهم موجب مزيد انبعاث و قوّت داعيهء او گردد در آن ، چه سير و سلوك عبارت از راه فنا رفتن است ، زيرا كه
[1] إبراهيم ( 14 ) آيهء ( 7 ) لئن شكرتم لأزيدنكم - كما في بعض النسخ .
317
نام کتاب : مشارق الدراري ( شرح تائية ابن فارض ) ( فارسي ) نویسنده : سعيد الدين سعيد فرغاني جلد : 1 صفحه : 317