responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : مشارق الدراري ( شرح تائية ابن فارض ) ( فارسي ) نویسنده : سعيد الدين سعيد فرغاني    جلد : 1  صفحه : 312


متعلق به آن سير ، و همه باز به همين حضرت جمع وجودى رجوع مىكنند ، ليكن به صورت كمال وصفت اعتدال ، چنان كه در ماء الورد ، مثال نموده شد .
پس هر چه آن گاه در زمان سلوك مانع و حجاب من مىبود ، اكنون مدد و مكمّل شهود من است ، چنان كه بيت آينده بيان آن مىكند .
< شعر > و شاهدت نفسي بالصّفات التي بها تحجّبت عنّي في شهودي و حجبتي [1] < / شعر > و مشاهده كردم مر نفس خودم را به مقتضياتها به عين همان صفاتى كه آن گاه در سلوك به ايشان محجوب مىبودم ، چه در حال كشف و شهود و چه در وقت حجابيّت ، چه اگر وقتى كشف و شهودى مقيّدم ميسّر مىشد يا در خواب يا در بيدارى ، چون صفتى از آن صفات از من سر بر مىزد ، حالى محجوب مىشدم .
همين كه صفتى از . . . - خ ل - .
يعنى : چون اين وجود ظاهر و حضرت جمع مذكور را كه نفس مظهر او است و من اكنون به وى متحقّقم ، وحدتى حقيقى و كثرتى نسبى است ، و تا ما دام كه سالك به اين حضرت جمع متحقق نشده است ، اگر حكم حجاب بر وى مستولى است به ظهور اثرى از كثرت صفات ، آن حجاب او كشفتر مىگردد ، و اگر صاحب كشف شده است ، چون در اول فتح حكم وحدت بر وى غالب مىباشد ، تا همه عالم حس را يك رنگ مىشمرد و تمييز و كثرت مرتفع مىيابد ، لا جرم اندك اثرى از اين صفات كه از او سر بر مىزند چون به حكم كثرت ظاهر است ، حجاب كشف و شهود او مىشود ، اما چون به اين حضرت جمع تحقّق يابد ، جملهء كثرت صفات و تعيّنات وجود را تنوّعات ظهور وجود يگانه يابد ، از كثرت نسبى او و اسماى او منتشى و به آن جا راجع ، لا جرم مىگويد كه چون من به اين حضرت جمع مذكور متحقّقم ، همان صفات كه در حال تقيّد شهودم به وحدت و در حال عدم شهودم نيز موجب حجاب و حرمان مىشد ، اكنون عين همان



[1] شهودى : حضورى . و حجبتى : احتجابى .

312

نام کتاب : مشارق الدراري ( شرح تائية ابن فارض ) ( فارسي ) نویسنده : سعيد الدين سعيد فرغاني    جلد : 1  صفحه : 312
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست