نام کتاب : مشارق الدراري ( شرح تائية ابن فارض ) ( فارسي ) نویسنده : سعيد الدين سعيد فرغاني جلد : 1 صفحه : 308
جمع پيوستم . پس چون در اين چند بيت ذكر تحقّق به مقام جمع كرد به لسان التوحيد ، اكنون در اين چند بيت ديگر بيان تحقّق به آن خواهد كرد بلسان العشق و المحبّة . < شعر > منحت ولاها يوم لا يوم قبل أن بدت لي عند العهد في عقد بيعتي [1] < / شعر > عطا داده شدم محبّت حضرت معشوق آن روز كه هنوز اين روز مفهوم متعارف نبود كه مقدّر است به مقدار يك دورهء فلك اطلس ، و آن بيست و چهار ساعت است . و اصل زمانى است كه ماضى و مستقبل به وى متعلَّق است ، پيش از آن كه بر من پيدا شدى حضرت معشوق در وقت گرفتن عهد * ( أَ لَسْتُ بِرَبِّكُمْ « در اوّليت ظهور من به صورت عنصرى انسانى ، يا پيش از آن كه در أوّليت من در آن عهد كه با حقيقت من فرمود ، در عالم غيب بر من و حقيقت من پيدا شدى . يوم منفى اين يوم مفهوم متعارف است ، و يوم مثبت ظهور حكم و سلطنت اسم دهر است كه جامع جملهء اسما و سلطنت حكم أدوار ايشان است در عالم غيب [2] . پس مىگويد : كه در عالم غيب كه سلطنت اسم كلَّى دهر را بود - نه اسماى تفصيلى جزئى را - حقيقت و صورت معلوميّت مرا در علم خود محبّت خود عطا داده بود و با او همراه كرده ، پيش از آن كه حضرت معشوق در وقت اقتضاى استعداد من مر ظهور را در عالم أرواح بر من و حقيقت من پيدا شدى ، در عالم غيب و اوليت ظهور و تميز من محقق گشتى و با من عهدى كردى كه وحدت
[1] منحت : أعطيت . يوم لا يوم ، اى قبل خلقة العالم ، كقولهم : حيث لا حيث و لا زمان . و قوله : بدت لي عند العهد . . . في بعض النّسخ : بدت ، عند أخذ العهد ، في أوّليتى - خ ل . [2] چون يوم مظهر اسم دهر و ديهور است كه در جميع مراتب داراى مظهر است . براى تحقيق اين بحث رجوع شود به رسالهء « دراية الزمان » قيصرى كه با حواشى نگارنده با چند رسالهء ديگر قيصرى به عنوان رسائل قيصرى جزء انتشارات انجمن فلسفه چاپ شده است - جلال الدين آشتيانى - .
308
نام کتاب : مشارق الدراري ( شرح تائية ابن فارض ) ( فارسي ) نویسنده : سعيد الدين سعيد فرغاني جلد : 1 صفحه : 308