نام کتاب : مشارق الدراري ( شرح تائية ابن فارض ) ( فارسي ) نویسنده : سعيد الدين سعيد فرغاني جلد : 1 صفحه : 301
إسم الكتاب : مشارق الدراري ( شرح تائية ابن فارض ) ( فارسي ) ( عدد الصفحات : 773)
و ليكن از صفات نفس آثارى عظيم پوشيده باقى مىماند كه آن آثار و بقايا موجب تقيّد چشم مىباشد به ادراك مبصرات ، و تقيّد سمع به ادراك مسموعات در مقام تحقّق به حقيقت « كنت سمعه و بصره » و موجب حرمان چشم مىباشد نيز ، عند طريان الحالة الحجابيّة كه بعد معنوى است به حكم نشآت ، چنان كه در بيت گفت كه « يراها على بعد عن العين مسمعي » تا لا جرم موجب غبطت چشم مىشود بر گوش ، چنان كه در اين بيت مذكور است . و از آن آثار و بقاياى پوشيده ، اغلبش در سير در مرتبهء دوم فنا ، و تمامش در سير مرتبهء آخرين به كلَّى زوال پذيرد . و چون سيرش در اسم ظاهر [1] و ما يجمع من الأسماء تمام شود ، باز سير ديگر در فناى روح و صفات او مىآغازد ، و حينئذ قلبى از ميان صفات روح و نفس متحصّل باشد ، و آن قلب حامل تجلَّىيى از تجليّات اسم باطن شود ، آن گاه در اسمايى كه اسم باطن جامع ايشان است ، همچون طاهر و قدّوس و عزيز و سلام ، كه اسما و صفات تنزيهيهاند سير كند تا به همه متحقق گردد ، پس سيرش من حيث الاسم الباطن نيز تمام شود . و غالبا سير در فناى نفس و صفاتش ، سير محبّى باشد ، و از مصنوعات به صانع رود و سير در روح ، سير محبوبى باشد ، و از صانع به مصنوعات آيد ، و از آن جا چون متنازلا بر نفس مرور كند منصبغ به حكم بقا ، اغلب آن بقاياى پوشيدهء نفس را همچون دقايق حبّ جاه كه - آخر ما يخرج من قلوب الصّديقين حبّ الجاه - فانى گرداند ، و اين حبّ جاه - عند الله - باشد ، كه تا اين غايت باقى ماند چون تمنّاى بلوغ به مقام شفاعت و امثال آن ، نه - عند الخلق - كه در مبدأ سلوك فناى خود آن شرط است . و بعد از آن به تحقّق به فناى بعد الفنا پردازد ، و آن اندك بقيّت ديگر آن جا فنا پذيرد .
[1] يعنى بعد از سير در اسماى ظاهر ، يكى بعد از ديگرى ، متحقق شود به اسم جامع و كلى ظاهر يعنى به تحقق جمعيّة اسم ظاهر تشرّف حاصل نمايد و بعد از آن در اسماى باطن سير نموده تا متحقق شود به جمعيت اسم باطن ، كما فصله الشارح العلامة في المقدمة التي كتبها على شرحه على القصيدة باللَّغة العربيّة . و لله دره و عليه اجره ، رضى الله عنه .
301
نام کتاب : مشارق الدراري ( شرح تائية ابن فارض ) ( فارسي ) نویسنده : سعيد الدين سعيد فرغاني جلد : 1 صفحه : 301